.

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

به همت سرکار خانم احمدنژاد فایل چهره ها بخش مربوط به بانوان قرآن به اتمام رسید. پیش از این فایل های فراوانی توسط ایشان پیاده سازی شده بود که اولین گروه از انها با موضوع چهره های عاشورایی جهت تبدیل شدن به کتاب، آماده و تحویل انتشارات شد. گام بعدی مجموعه بانوان است که ان شاالله  به آماده سازی آن خواهیم پرداخت و به  زودی تحویل انتشارات داده خواهد شد.

کارهای دیگری نیز توسط برخی دوستان در حال پیگیری است که با نزدیک شدن به اتمام ان شاءالله اعلام خواهند شد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۲۱:۵۵
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

به شکوه این ماجرا دقت کنید:

هفته پیش شنبه: سرکار خانم معظمی از سوره نوشت های باقی مانده پرسیدند و سوره ماعون را انتخاب کردند

هفته پیش یکشنبه یا دوشنبه(تردید از من است): تیترهای پیشنهادی شان را فرستادند که رد شد

هفته پیش فردای آن روز: تیترهای اصلاح شده را فرستادند و تأیید شد

هفته پیش چهارشنبه: مقدمه نوشته شده سوره نوشت ارسال شد

هفته جاری شنبه: کتاب سوره نوشت های سوره ماعون آماده شد و به اتمام رسید

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۰۴
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

می گفت: مرحوم آقای دولابی(ره)کلامی داشتند برای کسانی که از خودشان بدشان می آمد و به خودشان معترض بودند که محبتشان نسبت به اهل بیت(ع) کمتر شده است؛ قریب به این مضمون که «باشه عیبی نداره اصلاً بیا دوستشان نداشته باش امروز را بدون آنها زندگی کن!ببین می توانی؟می بینی که اصلاً نمیشود... پس حرف بیخود نزن»

می گفت: «تو که از مدرسه بلاغ مبین میگویی(لازم به ذکر است همیشه هم اندر اوصاف و مدح آن و با نگاه مثبت گفته ام)، یک وجه از آن را دیده ای من اخیراً همه ابعادش را دیدم و دیدم که خیلی ریشه عمیقی دارد!

پرسیدم چه شکلی؟ گفت قصد کردم آن را از ریشه دربیاورم و حقیقتاً هم اگر از ریشه درمی آمد آن را دور می انداختم.قصد کردم اما نشد! ریشه اش اوه خیلی عمیق است...»

عین بچه هایی که از چیزی خوششان آمده باشد و نتوانند احساسشان پنهان کنند خندیدم. داشتم فکر می کردم کدام پدربیامرزهایی آبروداری کردند دست مریزاد دارد.

متن را که برایش خواندم گفت: کسی آبروداری نکرد داداش!


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۵۹
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

احساس شکست ­های متوالی در مورد کارهایی که یا قبلاً در زمان خود انجام نشدند و یا اساساً درست نبودند، می­ تواند از انسان چیزی بسازد شبیه انصار مدینه بعد رحلت رسول خدا(ص). گرد مرگ بر چهره­ها پاشیده شده بود تا جایی که فاطمه(س) باید می آمد و انها را دلداری می­ داد که مرگ حق است و اگر رسول از دنیا رفت چیز غیر منتظره ای نبوده است. من از این احساس انصار از این احساس کوفی و از این احساسی که آدم ها را قفل می کند و به انزوا می ­کشاند و نمی ­گذارد در میدان حضور مؤثر داشته باشند، متنفرم و نسبت به آن هشدار می­ دهم! کسی حق ندارد پرچمش را به هر بهانه ای زمین بگذارد! کسی حق ندارد در حالی که اشک در گلویش حلقه زده است و احساس مزخرفی از نتوانستن او را احاطه کرده است آه بکشد! وای به حال کسی که  حالش شبیه حال کسی باشد که خود را ملامت می­ کند و در ضمن آن  کاری را نمی­ پذیرد یا زمین می ­گذارد که وظیفه اوست!

ثُمَّ رَمَتْ بِطَرْفِهَا نَحْوَ الْأَنْصَارِ فَقَالَتْ یَا مَعْشَرَ النَّقِیبَةِ وَ أَعْضَادَ الْمِلَّةِ وَ حَضَنَةَ الْإِسْلَامِ مَا هَذِهِ الْغَمِیزَةُ فِی حَقِّی‏ وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلَامَتِی؟ أَ مَا کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَبِی یَقُولُ الْمَرْءُ یُحْفَظُ فِی وُلْدِهِ سَرْعَانَ مَا أَحْدَثْتُمْ وَ عَجْلَانَ ذَا إِهَالَةٍ وَ لَکُمْ طَاقَةٌ بِمَا أُحَاوِلُ وَ قُوَّةٌ عَلَى مَا أَطْلُبُ وَ أُزَاوِلُ أَ تَقُولُونَ مَاتَ مُحَمَّدٌ ص فَخَطْبٌ جَلِیلٌ اسْتَوْسَعَ وَهْنُهُ وَ اسْتَنْهَرَ فَتْقُهُ‏ وَ انْفَتَقَ رَتْقُهُ وَ أَظْلَمَتِ الْأَرْضُ لِغَیْبَتِهِ وَ کَسَفَتِ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ انْتَثَرَتِ النُّجُومُ لِمُصِیبَتِهِ وَ أَکْدَتِ‏ الْآمَالُ وَ خَشَعَتِ الْجِبَالُ وَ أُضِیعَ الْحَرِیمُ وَ أُزِیلَتِ الْحُرْمَةُ عِنْدَ مَمَاتِهِ فَتِلْکَ وَ اللَّهِ النَّازِلَةُ الْکُبْرَى وَ الْمُصِیبَةُ الْعُظْمَى لَا مِثْلُهَا نَازِلَةٌ وَ لَا بَائِقَةٌ عَاجِلَةٌ أَعْلَنَ بِهَا کِتَابُ اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ فِی أَفْنِیَتِکُمْ وَ فِی مُمْسَاکُمْ وَ مُصْبَحِکُمْ یَهْتِفُ فِی أَفْنِیَتِکُمْ هُتَافاً وَ صُرَاخاً وَ تِلَاوَةً وَ إِلْحَاناً وَ لَقَبْلَهُ مَا حَلَّ بِأَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ حُکْمٌ فَصْلٌ وَ قَضَاءٌ حَتْمٌ- «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ» إِیهاً بَنِی قَیْلَةَ أَ أُهْضِمَ تُرَاثُ أَبِی- وَ أَنْتُمْ بِمَرْأًى مِنِّی وَ مَسْمَعٍ وَ مُنْتَدًىوَ مَجْمَعٍ تَلْبَسُکُمُ الدَّعْوَةُ وَ تَشْمَلُکُمُ الْخِبْرَةُ وَ أَنْتُمْ ذَوُو الْعَدَدِ وَ الْعُدَّةِ وَ الْأَدَاةِ وَ الْقُوَّةِ وَ عِنْدَکُمُ السِّلَاحُ وَ الْجُنَّةُ تُوَافِیکُمُ الدَّعْوَةُ فَلَا تُجِیبُونَ وَ تَأْتِیکُمُ الصَّرْخَةُ فَلَا تُغِیثُونَ وَ أَنْتُمْ مَوْصُوفُونَ بِالْکِفَاحِ مَعْرُوفُونَ بِالْخَیْرِ وَ الصَّلَاحِ وَ النُّخْبَةُ الَّتِی انْتُخِبَتْ وَ الْخِیَرَةُ الَّتِی اخْتِیرَتْ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ قَاتَلْتُمُ الْعَرَبَ وَ تَحَمَّلْتُمُ الْکَدَّ وَ التَّعَبَ وَ نَاطَحْتُمُ الْأُمَمَ وَ کَافَحْتُمُ‏  الْبُهَمَ لَا نَبْرَحُ أَوْ تَبْرَحُونَ‏  نَأْمُرُکُمْ فَتَأْتَمِرُونَ حَتَّى إِذَا دَارَتْ بِنَا رَحَى الْإِسْلَامِ وَ دَرَّ حَلَبُ الْأَیَّامِ وَ خَضَعَتْ ثَغْرَةُ الشِّرْکِ وَ سَکَنَتْ فَوْرَةُ الْإِفْکِ وَ خَمَدَتْ نِیرَانُ الْکُفْرِ وَ هَدَأَتْ دَعْوَةُ الْهَرْجِ وَ اسْتَوْسَقَ نِظَامُ الدِّینِ‏  فَأَنَّى حُزْتُمْ بَعْدَ الْبَیَانِ وَ أَسْرَرْتُمْ بَعْدَ الْإِعْلَانِ وَ نَکَصْتُمْ بَعْدَ الْإِقْدَامِ وَ أَشْرَکْتُمْ بَعْدَ الْإِیمَانِ بُؤْساً لِقَوْمٍ‏ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ‏ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ‏ «وَ هَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»‏- أَلَا وَ قَدْ أَرَى أَنْ قَدْ أَخْلَدْتُمْ إِلَى الْخَفْضِ‏ - وَ أَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ أَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ وَ خَلَوْتُمْ بِالدَّعَةِ وَ نَجَوْتُمْ بِالضِّیقِ مِنَ السَّعَةِ فَمَجَجْتُمْ مَا وَعَیْتُمْ وَ دَسَعْتُمُ الَّذِی تَسَوَّغْتُمْ‏  فَ «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ» أَلَا وَ قَدْ قُلْتُ مَا قُلْتُ هَذَا عَلَى مَعْرِفَةٍ مِنِّی بِالْجِذْلَةِ الَّتِی خَامَرَتْکُمْ‏ وَ الْغَدْرَةِ الَّتِی اسْتَشْعَرَتْهَا قُلُوبُکُمْ وَ لَکِنَّهَا فَیْضَةُ النَّفْسِ وَ نَفْثَةُ الْغَیْظِ وَ خَوَرُ الْقَنَاةِ وَ بَثَّةُ الصَّدْرِ وَ تَقْدِمَةُ الْحُجَّةِ فَدُونَکُمُوهَا فَاحْتَقِبُوهَا دَبِرَةَ الظَّهْرِ نَقِبَةَ الْخُفِ‏ بَاقِیَةَ الْعَارِ مَوْسُومَةً بِغَضَبِ الْجَبَّارِ وَ شَنَارِ الْأَبَدِ مَوْصُولَةً بِ«نَارِ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ» فَبِعَیْنِ اللَّهِ مَا تَفْعَلُونَ «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»‏ وَ أَنَا ابْنَةُ نَذِیرٍ «لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدِیدٍ فَاعْمَلُوا إِنَّا عامِلُونَ وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُون‏»(الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) ؛ ج‏1 ؛ ص102)

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۰۴
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

بالاخره بعد از زحمات زیادی که سرکار خانم لشکری در ضبط فایل صوتی و خانم احمد نژاد در پیاده سازی متن و تحلیل مخاطب متحمل شدند، اولین کتاب از مجموعه کتاب های قابی از چهره های قرآنی با عنوان«روایت قرآن از چهره های کربلا»به اتمام رسید به نظرم کتاب بعدی از این مجموعه مربوط به زنان قرآن باشد. دو یا سه مجموعه دیگر هم می ماند که شامل انبیا، مومنین و چهرههای منفی می شود.این کتاب ها به عنوان یکی از زیرساخت های داستان نویسی می توانند مطرح باشند. چون غیر از توصیف یک شخصیت روش ترسیم شخصیت ها را نیز بیان می کنند. کتاب اشیاء و پدیده ها هم استارت اولیه اش توسط خانم مختارزاده خورد این کتاب ان شا الله برای گروه هنر بسیار کارگشا خواهد بود. آمادگی این وجود دارد که کتاب حیوانات هم که برای دوستان فعال در انیمیشن و قصه کودک، کلید بخورد.پروژه استعاره ها هم که مربوط به چند متن از متون مدرسه قرآن با موضوع مدح اهل بیت(ع) است در مرحله اطلاعات و عملیات و شناسایی به سر می برد امیدوارم سرکار خانم پورصالحی به رغم مشکلاتشان زودتر به نتیجه برسند. سوره نوشت ها که حاصل خون دل سرکار خانم ها قنبریان فردوسی معظمی و پورصالحی و فیروزی و دیگران است همچنان پرونده اش باز است ویرایش ضحی و انشراح به آخرین مراحل خود نزدیک می شود زلزال و همزه هم آماده شده اند. نصر، ماعون، فلق، ناس، عبس هم تمام خواهند شد ان شاالله.یک تئاتر خیابانی هم با زحمت خانم حاتمی و آقای جمالی در حال تکوین است که اطلاعات تکمیلی اش بعدا داده خواهد شد. سرکار خانم ها شریعتمداری و پایینی هم سخت مشغول پروژه های طرح درس هستند یکی برای مقدمات تدبر و دیگری برای داستان نویسی. تا یادم نرفته کار مشترکی هم با مدرسه خانواده داریم که بعدا در موردش بیشتر خواهید شنید. کلاس تدبر ادبی یک هم جلسات آخر خود را میگذراند که حاصل آن در قالب یاد داشت و مقاله آماده خواهد شد. خانم کاظم لو هم مشغول کار بر روی صوت های جلسات ختم مفهومی هستند. یک پروژه بین مدرسه ای و حتی بیرون مدرسه ای هم احتمالا با سرپرستی خانم ادیب داریم که بعدا در مورد آن بیشتر خواهید شنید. خانم سجادی نیز سخت سرگرم کارهای مربوط به اولین وروودی ها در مهرماه هستند و البته چند هفته ای هست که خانم شریعتمداری کار مربوط به آماده سازی مربیان را دنبال می کنند. مُردیم از بس خوبیم و کار داریم و کار می کنیم وای!     


متن تقدیم به:

تقدیم به عقیله بنی ­هاشم، زینب بنت علی(س)

کسی که چهره ­اش بر بوم آیات سوره زخرف نقش بسته است؛  آنجا که  خطابه­ ها  «لعلکم تعقلون» را  جلوه­ گرتر می­ سازند و دست درازیِ مسرفان، مانع آن خطابه­ ها  نیست. تقدیم به کسی که  آیه­ های قرآن ، به برکت وجود او مبین شدند.

چکیده مقدمه:

قابی از چهره­­­ های قرآنی، عنوان مجموعه ­­کتابهایی است که در آن به زبان ساده، به موضوع  شناخت شخصیت­ها، با رویکرد تدبری پرداخته است. کتاب حاضر 9 نفر از چهره­ های حماسه کربلا را با رویکرد یاد شده، در سه مرحله بررسی کرده است: مرحله اول، نقطه شروع در ترسیم شخصیت است؛ که شامل انتخاب و توضیح یک اشاره و نکته تاریخی مشهور در مورد آن شخصیت می­ شود. مرحله دوم، با عنوان بوم آیات، شامل بررسی آیات یا سوره­ هایی می­ شود که می­ تواند نکته انتخاب شده در مرحله قبل را در بستر قرآن، تحلیل نماید. مرحله سوم با عنوان قابی از چهره شخصیت مذکور، شامل جمع­ بندی نکات قبل و پاسخ به نیازی می­ شود که با معرفی چهره یاد شده حاصل می­ شود.

رویکرد تدبری به چهره­ ها، می­ تواند پاسخگوی نیاز عموم مخاطبان و نیز نیاز مخاطبان تخصصی از جمله اصحاب هنر، ادبیات و رسانه باشد.   

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۰۳
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

به زودی دستت رو میشود اسنادی به دست خواهد آمد که معلوم میکند در تمام این سالها وقتی تو را می شنیدم چطوری می شدم و تو با من چه می  کردی میشدی مثل آبی که روی کتری داغ بریزند یا می شدم مثل قندی که توی آب بیندازند(منظور قند کله ای شکسته است حبه ای ها به راحتی آب نمی شوند) یا اسفند روی آتش (این یکی خیلی رمانتیک است) شاید هم ذرتی که در لحظه تبدیل به پف فیل می شود. یونالیت و فندک هم بد نیست.عمراً اگر زیر بار میخ آهنین و سنگ بروم! البته نوار مغزی که این حالت ها را نمی تواند تصویر کند اما به هر حال یک جوری شدن را که تصویر می کند. می خواهند در حالی که صدای قرآن را می شنوم نوار مغزی بگیرند. خداییش سوژه خوبی برای انواع آزمایش هستم. منتظر آن روزم یکشنبه یا سه شنبه ای...

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۰۲
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

دلم می خواست اگر خواسته هایت، پرنده در آسمان هم بود و تو به آن اشتها داشتی، آن را برایت مهیا می کردم؛ که پاداش آهِ ما را با عبارت «و لحم طیر مما یشتهون» توصیف کرده اند.

خیلی دلم میخواست نیروی در آستین فرمانده حقی باشم که وقتی جایی در می ماند مثل آوار روی سر مشکلات خراب شوم؛ از بین لبخندهای مختلف عالم یک لبخند را بیشتر دوست میدارم و آن لبخندی است که بر گوشه لب مجاهدی نقش می بندد که با دیدن تو  می شکفد، دلگرم می شود و دوباره نیرو می گیرد.(مثل فیلمها)

خیلی دلم می خواهد نیروی در اختبار  فرمانده حقی را زیارت کنم که مثل آوار روی سر مشکلات خراب می شود؛ از بین تمام لبخندها مشتاق لبخندی هستم که بر گوشه لب امدادِ خدا نقش می بندد و با دیدن تو اطمینان می دهد که آمده است و آماده است.(بازهم مثل فیلمها)

در چشم من همه اطرافیانم اینگونه اند خدا را شاکرم به خاطر بهترین هایی که در مدرسه هنر ادبیات و رسانه هستند یا نیستند.

یاربّ یاربّ یاربّ...آنقدر که نفس تمام شود، انتهای نفس، مقیاسی است برای ارتفاع آه



۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۰۵:۲۶
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

وقتی متن ویرایش شده و به اصطلاح مناسب کتاب را برای سرکار خانم احمدنژاد فرستادم(متنی که برای کاشف هم فرستاده شده است) نظرشان را جویا شدم. ایشان ابراز لطف کردند اما فرمودند که نکاتی در متن رادیویی بود که منن دوستشان داشتم و آنها حذف شده اند. فرصت را مغتنم دانستم و قصد کردم که یاد بگیرم به همین خاطر از ایشان خواهش کردم آن نکات را بنویسید تا بدانم چه نکاتی است. ایشان هم در جواب متن زیر را فرستادند برای تحلیل مخاطب فوق العاده است البته باید منتظر کاشف ماند تا اگر متن اصلاح شده را چاپ کرد نظرات سرکار خانم احمدنژاد بهتر معلوم شود.



***

هایلات های زرد رنگ برای دوره ی اول مطالعست و هایلایت های سبز برای دوره ی دوم مطالعه. و نوشته های بیرنگ هم یه عکس برداری از ذهن خواننده(خودم) در اون لحظه ای که متن رو میخونده:

1.        شخصیت های زیادی در کربلا وجود دارند که گزاره های قرانی خیلی خوب میتونند بیانگر این شخصیت ها باشند.:

گزاره ی قرانی میتونه بیانگر شخصیت باشه! قران انقدر به ما نزدیکه!

2.        خیلی خوب نمیتونیم تحلیل کنیم. میایم با دیده های دیگه ی خودمون مقایسه می کنیم:

اگه با دید خودم چیزی رو تحلیل کنم اشتباه میشه!

3.        . اما وقتی قران در اختیار خود ما باشه، میتونیم این شخصیت ها رو ازشون تحلیل درست تر و دقیق تری داشته باشیم:

منِ معمولی مگه میتونم قران رو دستم بگیرم و باهاش تحلیل شخصیت کنم!

4.        تمام تار و پودشون و تمام اجزای شخصیتیشون رو قران ساخته.:

عاشورایی ها همون قران هستند!

5.        جامع همه ی این شخصیت ها در کربلا وجود مقدس و شریف آقا اباعبدالله الحسین است.:

یعنی مصداق کلمه ی تام ؟

6.        هر سوره و هر آیه ای از قران میتونه بعدی و جنبه ای از شخصیت ایشون رو به نمایش بگذاره.

!!!!!

7.        سوره ی مبارکه ی قمر سوره ی خاصیه و در اون شدت انذار و امدن قیامت به شکلی تصویر شده که انگار قیامت اومد:

این تعریف یک تصویری از سوره در اختیار قرار میده. خواننده با نموداری ذهنی نویسنده آشنا میشه.

8.        بلند شدن و برخواستنش و قیام کردنش:

یه تصویر از بلند شدن و برخواستن جمعی توی ذهن میاد. شاید اصلا خواننده توجه هم نکنه و رد بشه و یادش هم نمونه که این کلمات رو دیده اما به هر حال این تصاویر تو ذهنش نقش میبنده ناخودآگاه.

 

9.        ... اثر هم نپیذیرند ... سنگ نگاه بکنند به تو و اثر هم نپذیرند.

چقدر وحشتناک شد. به خصوص با توجه به اینکه قران و عاشورا در بندهای قبلی یکی معرفی شدند.

10.     همه ی این شرایط جمع میشه در آیاتی از قران شریف و عزیز که سوره ی مبارکه ی قمر باشه یعنی آیات 23 تا 32 که به موضوع رویارویی یک پیامبر با این شرایط با قومی به اسم ثمود. یعنی حضرت صالح علیه السلام و ناقه ای که به عنوان معجزه آوردند در رویاروییشون با قوم ثمود:

آیه: طایفه ثمود (نیز) انذارهاى الهى را تکذیب کردند، (۲۳)

آیه: و گفتند: «آیا ما از بشرى از جنس خود پیروى کنیم؟! اگر چنین کنیم در گمراهى و جنون خواهیم بود! (۲۴)

-         اگر چنین کنیم خیلی پرتیم، خیلی در گمراهی و جنونیم! مگه عقلمون پاره سنگ...

آیه: آیا از میان ما تنها بر او وحى نازل شده؟! نه، او آدم بسیار دروغگوى هوسبازى است!(۲۵)

-         خوشی زیر دل او زده و از حد تعادل خارج شده است. "أشِر" أشِر به این معناست،..

آیه: ولى فردا مى‏فهمند چه کسى دروغگوى اشر است! (۲۶)

آیه:... در انتظار پایان کار آنان باش و صبر کن! (۲۷)

آیه: آنها یکى از یاران خود را صدا زدند، او به سراغ این کار آمد ...(۲۹)

به قول خانم ادیب آدمها دقیقا از همونجایی ضربه میخورند که فکرش رو هم نمیکنند، آدم ها از ترس اینکه عقلشون پاره سنگ نشه خودشون سنگ میشند! ...اون یک نفری که ما باید از اون پیروی کنیم چه کسی باشه...کلید واژه ها و مفاهیم مشترک بین این سوره با جریان عاشورا و امام حسین از نظر نویسنده..

11.     کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ 

12.     که به چه دلیل ... کلید واژه ی تهمتی ... یعنی چی رو زیر سوال بردند؟ اصلا اصل قیام او رو زیر سوال بردند.

13.     "هَشِیمِ مُحْتَظِرِ" کاه و اون علف هایی...جریانی که نبوت داشت و صالح داشت و انبیا داشتن باقی موند و جاری و جوشان

هشیم محتظر هم جز تصاویریه که در ذهن منِ خواننده نشست.

14.     بعد در نامه ای که به محمد حنیفیه میفرستند و در اون نوشتند قید کردند که این خروج من و این قیامی که من کردم نه از سر خوش گذرونی و نه اینکه خوشی زیر دل من رو زده باشه و هر اون چیز دیگه ای که میتونه هر قیامی رو تهدید کنه، از این باب نبود. ضمن اینکه این قیامی که من انجام دادم برای امر به معروف و اصلاح امت جدم.

من نمیدونستم که امام حسین در مورد کارشون نامه هم نوشته باشند. و چه جالب که بین نامه ی ایشون با سوره ی قمر مفهوم مشترک خوشی زیر دل زدن وجود داشته.

از این متن برمیاد که امام حسین یک نامه ای نوشتند و در اون نامه، کارِ خودشون رو توضیح دادند و اینکه مولفه های قیام رو مخرب های قیام رو- تدریس کردند.

15.     اولین چیزی که در امر به معروف موضوعیت داره و مهمه، اینه که کسی که بر میخیزد برای این اقدام، شایستگی این امر و این کار رو داره

16.     دشمن، اول موضوعی که دست میگذاره روش و به عنوان مقاومت و مقابله در برابر این امر الهی ورود میکنه بهش و سنگ اندازی میکنه، شبهه در اینه که اصلا این بلند شدن تو و قیام تو چه انگیزه ای داشته. یعنی انگیزه ی این قیام رو و مبدا اون بلند شدن رو زیر سوال میبره.

17.     استفاده راهبری... با اون ملاک و معیار بفهیم که چه قیام هایی مبنای حق داشتند.... منطق این ماجرا در سوره ی مبارکه ی قمر توضیح داده شده. نوع شبهات و سنگ اندازی ها... جواب و واکنش مناسب و پاسخی که به این شبهه مطرح شده  به خوبی اومده به خصوص در آیات 23 تا 32 سوره ی مبارکه ی قمر..... حقیقتی که اگر در مبدأاش و در صلاحیت قیامش تشکیک وارد باشه و اصل و اساس درستی نداشته باشه یعنی حسینی نباشه، کار درستی میتونه نباشه. و به هدف و نتیجه ی مطلوب نرسه.

نوع شبه و سنگ اندازی ها در برابر یک قیام در قران اومده و راه مقابله با اون هم اومده! ...اساس قیام....تشکیک به قیام...

 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۰۷
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

از دو سال بیشتر است که سرکار خانم لشکری و تیم رادیویی همراهشان زحمت تهیه برنامه چهره ها را میکشند اکثر هفته ها در یک جلسه  دقایقی را با ایشان صرف شرح یک شخصیت در قرآن کردیم. توضیحات کلی در مورد آن شخص، شرحی مختصر بر سوره و آیات انتخابی و نهایتاً نکات راهبردی که از آن شخصیت قابل استفاده بوده است. بیش از 50برنامه شد. که سرکار خانم احمدنژاد این روزها مشغول پیاده سازی آن هستند. عین متن پیاده شده را در اینجا قرار میدهیم. متن ویرایش شده که خیلی متفاوت است را هم در اختیار کاشف قرار خواهیم داد. ان شاالله به تدریج و بعد از آماده شدن دسته های معین شده از این متن ها پیگیری کار کتاب چهره ها را خواهیم کرد. دو نکته دیگر یکی اینکه قرار شده با سرکار خانم مختارزاده پیگیر مجموعه مشابهی با عنوان اشیاء باشیم و ضمناً سرکار خانم کاظم لو نیز پیگیر ویرایش جلسات ختم مفهومی دوشنبه ها هستند. به نظر می رسد از حجم تقریبی ده ساعته از سوره ها امکان دو تا سه ساعت صوت های قابل استفاده وجود داشته باشد فایل هایی که احتمالا برای هنر ادبیات و رسانه مفید واقع شوند.

***

شخصیت های زیادی در کربلا وجود دارند که گزاره های قرانی خیلی خوب میتونند بیانگر این شخصیت ها باشند. چون وقتی این شخصیت ها رو ما باهاشون مواجه میشیم و اعمال و رفتارشون رو میبینیم خیلی خوب نمیتونیم تحلیل کنیم. میایم با دیده های دیگه ی خودمون مقایسه می کنیم. اما وقتی قران در اختیار خود ما باشه، میتونیم این شخصیت ها رو ازشون تحلیل درست تر و دقیق تری داشته باشیم. چون مقیاس قران، مقیاس بشری نیست و خیلی خوب میشه که از این مدخل ورود کرد و شخصیت های قرانی رو شناخت. شخصیت هایی که اگر چه مستقیما اسمشون در قران نیومده اما تمام تار و پودشون و تمام اجزای شخصیتیشون رو قران ساخته. جامع همه ی این شخصیت ها در کربلا وجود مقدس و شریف آقا اباعبدالله الحسین است. البته هر سوره و هر آیه ای از قران میتونه بعدی و جنبه ای از شخصیت ایشون رو به نمایش بگذاره، لکن آیاتی که ما انتخاب کردیم برای جنبه ای از شخصیت امام حسین علیه السلام رو آیات 23 تا 32 سوره ی مبارکه ی قمر هست. ان شالله در قسمت بعدی توضیحاتی راجع به این آیات میدیم و در قسمت آخر هم استفاده ی راهبردیش رو عرض می کنیم.

***

سوره مبارکه قمر سوره ی خاصیه و در اون شدت انذار و امدن قیامت به شکلی تصویر شده که انگار قیامت اومد. ما با چهره ای مواجهیم که بلند شدن و برخواستنش و قیام کردنش فقط و فقط برای خداست. این کجای امر به معروفه؟ این ابتدا و منشا و مبدا امر به معروف و نهی از منکر از اینجا شروع میشه. موضوع وقتی پیچیده تر میشه که این اتفاق در شرایطی تحقق پیدا کنه که آدم ها اثر هم نپیذیرند ظاهرا. یعنی با مردمی صحبت کنی که عین سنگ نگاه بکنند به تو و اثر هم نپذیرند. همه ی این شرایط جمع میشه در آیاتی از قران شریف و عزیز که سوره ی مبارکه ی قمر باشه یعنی آیات 23 تا 32 که به موضوع رویارویی یک پیامبر با این شرایط با قومی به اسم ثمود. یعنی حضرت صالح علیه السلام و ناقه ای که به عنوان معجزه آوردند در رویاروییشون با قوم ثمود:

آیه: طایفه ثمود (نیز) انذارهاى الهى را تکذیب کردند، (۲۳)

آیه: و گفتند: «آیا ما از بشرى از جنس خود پیروى کنیم؟! اگر چنین کنیم در گمراهى و جنون خواهیم بود! (۲۴)

-         اگر چنین کنیم خیلی پرتیم، خیلی در گمراهی و جنونیم! مگه عقلمون پاره سنگ برداشته که از یک بشری تبعیت کنیم که مثل ما بشر است!

آیه: آیا از میان ما تنها بر او وحى نازل شده؟! نه، او آدم بسیار دروغگوى هوسبازى است!(۲۵)

-         خوشی زیر دل او زده و از حد تعادل خارج شده است. "أشِر" أشِر به این معناست، و خدا می فرماید که:

آیه: ولى فردا مى‏فهمند چه کسى دروغگوى اشر است! (۲۶)

آیه: ما «ناقه‏» را براى آزمایش آنها مى‏فرستیم; در انتظار پایان کار آنان باش و صبر کن! (۲۷)

آیه: و به آنها خبر ده که آب  باید در میانشان تقسیم شود و هر یک در نوبت خود باید حاضر شوند(۲۸)

آیه: آنها یکى از یاران خود را صدا زدند، او به سراغ این کار آمد و (ناقه را)پى کرد! (۲۹)

 فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿٣٠ 

آیه: پس (بنگرید) عذاب و انذارهاى من چگونه بود! (۳۰)

إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَةً وَاحِدَةً فَکَانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ ﴿٣١

آیه: ما فقط یک صیحه ( صاعقه عظیم) بر آنها فرستادیم و بدنبال آن همگى بصورت گیاه خشکى درآمدند که صاحب چهارپایان جمع‏آورى مى‏کند(۳۱)

-         که یه چوپان جمع آوری میکند. این جوری شدند. ببین ما چجوری ما قران رو ساده و سهلش کردیم برای ذکر و فهمیدن. آیا متذکری هست؟

آیه: ما قرآن را براى یادآورى آسان ساختیم; آیا کسى هست که متذکر شود؟! (۳۲)

این کلیت ماجرای آیات 23 تا 32 است که چند تا ویژگی و نکته ی اساسی توش بود. یکی اقدام یک پیامبر، جناب صالح علیه السلام برای قوم ثمود که به چه دلیل برای اصلاح امتش قیام کرده. این موضوع با کلید واژه ی تهمتی که قوم او به او زدند. گفتند اشِر. یعنی چی رو زیر سوال بردند؟ اصلا اصل قیام او رو زیر سوال بردند.

نکته ی بعدی بحث ابتلا و آزمایشی است که خدا قرار داد. کار رو به سمتی برد که اینها معلوم بشه که اگر حتی پاش بیفته و آبی قرار باشه قسمت بشه که سهمی منفعتی ببرند اینها پایبند به این تقسیم نیستند. که این موضوع هم از جهت دیگه ای یه نسبت و تناسبی با حادثه ی عاشورا داره و عاقبتی که برای اینها پیدا شد که در واقع مثل خاشاک و مثل "هَشِیمِ مُحْتَظِرِ" کاه و اون علف هایی که خشک شده باشه و باد این ور اونور ببرتش، این سرنوشت رو پیدا کردند و چیزی ازشون نموند و جریانی که نبوت داشت و صالح داشت و انبیا داشتن باقی موند و جاری و جوشان. ما در قسمت بعدی نسبت این ماجرا را با قیام اباعبدالله بیشتر توضیح میدیم.

***

همانطور که خدمتتون عرض شد یکی از اهدافی که اباعبدالله الحسین برای قیام خودشون تعریف کردند بحث اقدام به امر به معروف و نهی از منکره و بعد در نامه ای که به محمد حنیفیه میفرستند و در اون نوشتند قید کردند که این خروج من و این قیامی که من کردم نه از سر خوش گذرونی و نه اینکه خوشی زیر دل من رو زده باشه و هر اون چیز دیگه ای که میتونه هر قیامی رو تهدید کنه، از این باب نبود. ضمن اینکه این قیامی که من انجام دادم برای امر به معروف و اصلاح امت جدم. اولین چیزی که در امر به معروف موضوعیت داره و مهمه، اینه که کسی که بر میخیزد برای این اقدام، شایستگی این امر و این کار رو داره یا نداره یعنی دشمن در مواجهه با کسی که در جامعه ی اسلامی اقدام به امر به معروف و نهی از منکر میکنه، اول موضوعی که دست میگذاره روش و به عنوان مقاومت و مقابله در برابر این امر الهی ورود میکنه بهش و سنگ اندازی میکنه، شبهه دراینه که اصلا این بلند شدن تو و قیام تو چه انگیزه ای دشاته. یعنی انگیزه ی این قیام رو و مبدا اون بلند شدن رو زیر سوال میبره. استفاده ی راهبردی که از شخصیت اباعبدالله علیه السلام در بستر سوره ی مبارکه ی قمر و آیات 23 تا 32 میکنیم اینه که بفهمیم و بشناسیم اون مبادی و اون چیزهایی رو که ممکنه یک قیام رو زیر سوال ببره و با اون ملاک و معیار بفهیم که چه قیام هایی مبنای حق داشتند. چه بلند شدن هایی و چه امر و نهایی مبنای درستی داشتند و کدوم هاش مبنای درستی نداشته. امام حسین شخصیتی است و چهره ای است که چهره ی او به این عنوان شناخته می شود که یک قیام کننده چه صلاحیت هایی رو باید داشته باشه برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر و اگه چه شاخصه هایی رو نداشت قیام اون مردوده و پذیرفتنی نیست. منطق این ماجرا در سوره ی مبارکه ی قمر توضیح داده شده. نوع شبهات و سنگ اندازی ها در این سوره به خوبی و به زیبایی تبیین شده و در عین حال جواب و واکنش مناسب و پاسخی که به این شبهه مطرح شده  به خوبی اومده به خصوص در آیات 23 تا 32 سوره ی مبارکه ی قمر.

ان شالله که  سوره ی مبارکه ی قمر رو میخونیم. ان شالله که بر اساس این سوره ی مبارکه بر اساس آیات 23 تا 32 در خط اباعبدالله علیه السلام اقدام به امر به معروف و نهی از منکر میکنیم. حقیقتی که اگر در مبدأاش و در صلاحیت قیامش تشکیک وارد باشه و اصل و اساس درستی نداشته باشه یعنی حسینی نباشه، کار درستی میتونه نباشه. و به هدف و نتیجه ی مطلوب نرسه. امام حسین علیه السلام چهره ای است که امر به معروف و نهی از منکر کرد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۵۸
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

دقیق یادم نیست شاید سرکارخانم بشارتی یک سالی باشد که در جلسات ختم مفهمی دوشنبه ها حضور دارند. در طول این مدت گاهی متن های خوبی را در مورد سوره ها نوشته اند. همه خوب و گویای حرکتی رو به جلو بودند اما این متن، چیز دیگری است. آثار نظم ذهنی و وقار یک کار علمی در آن مشخص است. توضیحات خودشان در خصوص متن نیز جالب است. به همین دلیل حیفم آمد حذفشان کنم.

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره تکویر را که می خوانی، می توانی خودت را بشناسی
و همین است که قیامت را در نزدت بر پا میکند!
چون فاصله تو با قیامت ، همین علم توست به نفست!
این سوره را که می خوانی ، نسبت خود را با شمس و نجم و جبال اطرافت میابی
دیگر آنها را بیگانه از خود نمی دانی
نفست و اثر پذیری آن را میشناسی

سوره تکویر را که می خوانی، نگاه تو به مصاحب و همنشینت تغییر میکند
دیگر نمی توانی او را مجنون بخوانی!
اعتماد پیدا میکنی به او و آنچه میگوید

سوره تکویر را که می خوانی، می فهمی که قرآن برای تو ذکری آشناست!
آنچه میگوید با درونت هماهنگ است، انگار قبلا شنیده ای!
فقط به آن توجه نداشته ای و در تو پنهان بوده است!
اکنون که آن را نزدت حاضر کرده ای ، می توانی تصدیقش کنی

حال که دانستی نفس تو اثر پذیر است ، پس به جا و شایسته است که قولی و قرآنی باشد که تو را شکل دهد!
تو باید با قرآن پر شوی و قوام پیدا کنی!

نیازت را شناخته ای
مسیر حرکتت را پیدا کرده ای
دانستی که اقتضای تو قرآن است و "می خواهی" که قوام پیدا کنی
همانطور که رب تو برایت چنین خواسته است.


توضیحات

حاصل چند روز تلاش برای به متن در آوردن مطالب یاد گرفته است!
آنچه که فهمیده بودم و می خواستم بگویم ، تبدیل به کلمات نمیشد!!
نهایتا
نفس را کنس / علم فطری را (به حقایق قرآن) خنس / یقین به حقانیت قرآن را هم
از واژه ذکر و قانون علمت نفس ما احضرت در نظر گرفتم.
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۵۷
کاظم رجبعلی