.

بایگانی

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۱ ثبت شده است

می‌گفت: «استعداد خوبی در ورزش شطرنج داشتم و در دوره دبیرستان، به شکل حرفه‌ای در یکی از تیم‌های تهرانی عضو بودم». نبوغش واضح بود و می‌شد حدس زد که واقعاً موفقیت خوبی در این زمینه داشته است اما آنچه که برای او از آن دوران باقی مانده و انصافاً سرمایه ارزشمندی محسوب می‌شود، بردها و افتخاراتش در مسابقات حرفه‌ای در آن سال‌های دور یا حتی ذهن آماده‌ و قدرت محاسبه‌ای که اکنون در او موج می‌زند نیست. سرمایه او از آن دوران خاطره‌ای است که فقط بیانش برای دیگران عبرت بزرگی محسوب می‌شود چه برسد برای خودش. قصه و خاطره او مربوط به مسابقه‌ای است که به قول خودش با تیم قَدر آرارات داشتند. دوست بزرگوار و برادر عزیز ما در طول بازی طبق معمول مسلط بود و جریان مسابقه به نفع او پیش می‌رفت اما نتیجه را در آن بازی به دلیل یک غفلت کوچک واگذار کرد و به اصطلاح مات شد. البته حتماً می‌دانید که در عرف بازی‌های حرفه‌ای همه حرکات یادداشت می‌شود تا بعداً و پس از مسابقه مورد تحلیل مربّی واقع شوند. یادداشت‌هایش را برداشت و ناراحت و متعجب سراغ مربی رفت. دونفری مطابق صحنه بازی مهره چینی کردند و قرار شد به بازی ادامه دهند تا عیب کار معلوم شود. در این بین مربی اشتباهی را مرتکب شد و دوست بزرگوار ما اسب حریف را زد و با لبخندی پیروزمندانه به مربی نگاه کرد. مربی که متوجه جو حاکم بر  شاگردش شده بود، نگاهش را به چشم‌های او دوخت و آرام گفت: «من دارم یادت می‌دهم...».

خلاصه این اتفاق درسی تصویری شد برای آن برادر عزیز و من و شما تا بدانیم که ممکن است در جهاد نرم فرماندهی با تمام عطش و اشتیاق خود، و علی‌رغم نیتِ خیر و صادقانه‌اش اشتباه هم بکند و زمین هم بخورد اما این زمین خوردن و این سهو و اشتباه مهم نیست، مهم این است که من و شما از زمین بلند شدن را هم از او یاد بگیریم. فراموش نکنید که نکته یاد شده منافاتی با منطق اتقان و بازخواستی که خود فرمانده از خودش خواهد داشت، ندارد. اما یقین داشته باشید درسی که از زمین خوردن او برای ما حاصل می‌شود ارزشش از هر درسی بالاتر است چون در چنین صحنه‌هایی فرماندهی خداوند، مستقیم‌ و ملموس‌تر احساس می‌شود. نگرش توحیدی که باشد هر رزمنده‌ای خواهد دانست که فرمانده خداست و دیگران وسیله‌اند. توحید که باشد هر ضعف و سستی جبران می‌شود و هر مجاهدی قدرت چهل مرد را خواهد داشت. امام سجاد(ع)  فرمود: «اذا قام قائمنا اذهب الله عزوجل عن شیعتنا العاهة و جعل قلوبهم کزبرالحدید و جعل قوّة رجل منهم قوّة اربعین رجلاً و یکونون حکام الارض و سنامها»(مشکاةالأنوار، ص79)     

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۱ ، ۱۷:۲۹
کاظم رجبعلی

عبد اللَّه بن سنان گوید: از امام صادق علیه السّلام شنیدم که میفرمود: من نسبت به سه کس‏ دلم می‌سوزد و آنها سزاوار ترحم هستند: عزیزى که پس از عزت بخوارى دچار آید و ثروتمندى که پس از دوران بى‏نیازى نیازمند گردد و دانشمندى که اهلش و مردم نادان، قدر وى نشناسند.( الخصال ؛ ج‏1 ؛ ص87)

بالای هیچ روایتی ننوشته‌اند مناسب برای فلان زمینه از جهاد نرم، اما وقتی سعی می‌کنی نگاه مجاهدانه به هر چیز از جمله روایات داشته باشی، احتمال این که روایت فوق تو را متوجه دو چیز کند، بعید نیست. این دو چیز دقیقاً دو چشم امام صادق(ع) است که معنا و مصادیق «غریب» را خوب می‌شناسند و می‌بینند. آن وقت اگر در جایی احساس غربت کردی مثل کسی که قد و بالایش را نگاه می‌کنند، یا مقابل دوربین(آن هم چه دوربینی)قرار گرفته است، سرخ می‌شوی و رنگ عوض می‌کنی، حرف زدن و راه رفتن که هیچ، نفس کشیدن هم از یادت می‌رود. ارزش این لحظات برایت چنان است که نمی‌خواهی هرگز از غربت بیرون بیایی که در این حال غریبی را عشق است!  

بالای هیچ روایتی ننوشته‌اند مناسب برای فلان زمینه از جهاد نرم، اما وقتی سعی می‌کنی نگاه مجاهدانه به هر چیز از جمله روایات داشته باشی، احتمال این که روایت فوق تو را متوجه این نکته کند که بهترین سربازان در میدان جنگ، غربتی‌ها هستند بعید نیست و تو که به هر حال باید در کنار مشق شمشیرت، مترصد نوعی سربازگیری خیالی اما کاملاًجدّی، برای امامت هم باشی، به فکر فرو می‌روی و انسان‌های مستعدی را که تا به حال دیده‌ای از ذهن می‌گذرانی کسانی که با آنها وقتی هم‌کلام می‌شدی یا نگاهشان می‌کردی در دل می‌گفتی «همینه! این یکی خود جنسه! این به‌درد امام زمان می‌خورد به دردِ دردِ قرآن»! اما ناگهان متوجه یک دلمشغولی ویژه در او می‌شدی، «نُچ این هم نه، غریب نیست، دلش خوش است به یک جایی به یک کسی، نمی‌توان روی همه توجهش حساب کرد نمی‌تواند آلوده و آغشته این کار شود. لا اقل الان نه، خیلی کار می‌برد» و بعد...    

خلاصه اینکه بالای هیچ روایتی ننوشته‌اند مناسب برای فلان زمینه از جهاد نرم، اما وقتی سعی می‌کنی نگاه مجاهدانه به هر چیز از جمله روایات داشته باشی، احتمال این که روایت فوق توجه و امید تو را معطوف به کسانی کند که منزوی نیستند اما سهمی از گرد غربت دارند، فرق هم نمی‌کند بااستعداد یا بی‌استعداد باشند، بسیار است. چرا که گرد غربت ضعف را می‌برد، از قلب‌ها پاره‌های آهن می‌سازد و قوت یک نفر را بیش از قدرت چهل مرد می‌کند. امام سجاد(ع)  فرمود: «اذا قام قائمنا اذهب الله عزوجل عن شیعتنا العاهة و جعل قلوبهم کزبرالحدید و جعل قوّة رجل منهم قوّة اربعین رجلاً و یکونون حکام الارض و سنامها»(مشکاةالأنوار، ص79)

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۱ ، ۰۱:۰۵
کاظم رجبعلی