.

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

حاجی به صحرای عرفات می رود.به صحرای عرفات رفتن مثل سوار کشتی نوح شدن‌و در دریا رفتن است!سیل دارد همه چیز را می‌برد و‌تو در امنیت سوار برکشتی ای شدی که فقط آن قسمتی از خودت هستی که خدا خواسته است باشد.یعنی همه تبار انسان ازبین‌می‌رود، فقط آنهایی که‌مومنند باقی می مانند.و در منا وعرفات همه هرآنچه غیر اوست، ازبین‌می‌رود فقط آن قسمتی از انسان باقی می ماند که خدا خدا میکند.

حس میکنم این‌حالت اضطرار دارد.اضطراری که هم از‌جدید بودنش‌و‌درامنیتی متفاوت بودن اضطرار داری و هم از بعدش، که نمیدانی‌ میتوانی این‌موهبت را نگه داری وتا ابد در‌کشتی نوح بمانی یا خیر!ماهمه از قوم‌نوحیم.و آن امنیت را دریافت کرده ایم‌ولی چه شده است که باز برگشتیم و‌از دستش دادیم؟!نوح علیه السلام اول‌مارا در حصر خدا می‌برد و‌بعد ابراهیم برایمان‌کعبه می سازد‌که به دورش طواف کنیم. اول باید درحرم‌وارد شوی و‌بعد طواف کنی و درحرم وارد شدن‌همان در کشتی داخل شدن است.

اول باید سوار کشتی بشوی شاید همین باشد حکمت طواف بعد از منا وعرفات احساس میکنم داستان زندگی ما از ابتدا نشستن در سیر زندگی انبیاء و‌بودن با آنهاست وقتی ما امام زمان را ملاقات میکنیم‌که باهمه انبیاء از ابتدا بوده باشیم و‌با آنها زندگی‌کرده باشیم حداقل با پیامبران اولوالعزم.

برای همین قرآن‌خواندن ازاین‌حیث‌بسیار اهیمت دارد.که تمام آنچه انبیاء برای پاکسازی‌قوم‌خود‌کردند باما بکنند. شاید برای همین است که ثواب قرائت خیلی از سوره ها حج است!بنظرم شاید بشود هر المان ونماد حج را با قرآن خواندن معنا کرد.گویی اینها دو دستگاه مختصات هستند و هردو نتیحه واحدی را رقم می‌زنند و تورا به یک‌مقصد می رسانند.

#سفرنامه_نرفته_به_حج_تمتع

#قلم_مسطور_مستور

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۲ ، ۲۳:۴۴
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

احتمالا شما راببرند برای سنگ جمع کردن برای رمی جمرات

هر سنگی که برمی‌دارید شاید سنگ پرنده ابابیل باشد که بر فیل سواران فرود آمده است

*داستان سنگ ها هم در مکه عجب داستانی شده است!*

شده اند واسطه زدن شیطان و راندن آن

آن هنگام که شیطان وسوسه می‌کرد ابراهیم علیه السلام را، شاید باهمین سنگ هایی که در دستان حاجی است سنگ زده باشد.

گویی همین سنگها بودند که شکافتند و چشمه زمزم جوشید.

 گویی همین سنگ ها بودند که ابراهیم علیه اسلام بر روی هم گذاشت تا خانه کعبه، خانه خدا برروی همین زمین خاکی بوجود آمد.

*عجب داستانی دارند سنگها در مکه*

همین سنگها بودند که شکافتند تا مولودی الهی متولد شود.

قوم صالح اگر چه در مکه نبودند ولی گویا کمی آنطرف تر بودند ولی همین سنگ ها بودند که شکافتند و ناقه صالح بیرون آمد.

*عجب داستانی دارند این سنگها در مکه*

سنگهایی که در کنار هم قرار گرفته اند وشکافی را ایجاد می‌کنند و مردی می رود در دل آن و با خدا راز ونیاز می‌کند.

این سنگهای بهم چسبیده می‌شوند محل مناجات او

چه دارند این سنگها در دل خود
چه حکایت‌های عجیبی را در سینه های خود نگه داشته اند
چه مناجاتهای پیامبر وخدایی را در دل خود نگه داشته اند 

*عجب داستانی دارند این سنگها در مکه*

سنگها را برمیداری و جمع میکنی بعد میبری در روزی مشخص به نماد شیطان میزنی

آری داستان زندگی ما هم همین شده است
چقدر سنگ در جیبمان داریم
چقدر تقوا جمع کرده ایم تا در وقت مناسب با آن شیطان را برانیم

*عجب داستانی دارند این سنگها درمکه!*

سنگ همان خاکی است که سفت می‌شود و سنگین و خب دیگر شیمیدانها باید بگویند چه موادی بیشتر دارد ولی همان است وقتی سفت شده ومحکم وازش کار بر می آید، ازش شکستن و شکافتن وشکافته شدن بر می آید

چقدر خاکت سنگ شده است؟!

خاک وجودت وقتی سفت شود می تواند بشکافد و بشکافند.

تا بحال دلت خواسته است سنگ بشوی؟!

*عجب داستانی دارند این سنگ ها در مکه!*

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۰۲ ، ۰۵:۰۸
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

 

پیامبران آیین ابراهیم علیه السلام دو شاخه می شوند شاخه ای که مادرشان بانو ساره سلام الله علیهاست و از اسحاق علیه السلام آغاز می شوند و تا عیسی علیه السلام ادامه دارند.

شاخه ای که مادرشان هاجر سلام الله علیهاست دو نفرند و از اسماعیل علیه السلام شروع و با محمد صلی الله علیه و آله و سلم ختم می شوند.

از نظر یهود اسماعیل ذبیح نیست؛چون مادرش کنیز بوده است.

ساره توی دهان آنها زد. وگرنه کینه اش را به دل نمی گرفتند و به او بهتان حسادت نمی زدند.

خیلی ها تهمت آنها را قبول کردند چون از بیرون که به زندگی ابراهیم نگاه می کردند، می‌گفتند لابد حسادت ساره باعث آوارگی هاجر و اسماعیل شد. 

کار نیکان را قیاس از خود گرفتند؛ در حالی که ابراهیم و ساره، تبر را روی دوش بت بزرگ دیگری گذاشته اند، بتی از جنس گزاره های منحرف؛ گزاره ای که مدعی است، اسماعیل ذبیح الله نیست چون مادرش کنیز بوده است.

با منطقی شبیه این، مدعی بودند: اصلا نواده ی دختری، فرزند محسوب نمی شود. خدا با ولادت عیسی علیه السلام، مریم را اتصال دهنده سلسله پیامبران آل عمران قرار داد.

با منطقی شبیه این، مدعی شدند فرزندان فاطمه(س) نواده محمد نیستند.

یا دستکم از آنها نزدیکتر یه محمد(ص)وجود دارد..‌موسی بن جعفر سلام الله توی دهانشان زد وقتی که گفت: محمد ممکن است خواستگار دختران شما فرض شود، اما دختران من محارم او هستند. حالا بگو کی نزدیکتر است.

فبهت الذی کفر.

غرض اینکه پیامبران آیین ابراهیم دو شاخه هستند. شاخه ای که مادرشان بانو ساره است و شاخه ای که مادرشان هاجر است.

هر دو زنانی هستند که شأن اجتماعی بالا یا پایین مانع نقش مهم تربیت کردن پیامبران نشد.

سلام بر مادرمان ساره و مادرمان هاجر و مادرمان فاطمه علیهن السلام.

 

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۰۲ ، ۰۶:۵۵
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

هزار و چهارصدسال از کودتای منحوس سقیفه گذشته است؛

و هنوز حرم پر از نیروی نظامی است و حالت فوق العاده برقرار است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۰۲ ، ۲۳:۰۷
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

اینجا مدینه

تکلیف حق و باطل را قبرها و معلوم کرده اند!

قبری که کسی جرأت ویران کردنش را ندارد و شاخص عطش همیشگی امت به رحمۀ للعالمین است

قبری که با مخفی بودنش، طاغوت را رسوا کرد

قبرهایی که طاغوت از آشکار بودنشان می ترسد

و آن قبرها...از خاطرم پاک نمی شوند؛ منتظرم   

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۰۲ ، ۰۰:۱۴
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

عبادات همیشه نیابتی بوده اند؛نه فقط این حج

تا الان هر روز وشب، نمازهایم را به نیابت از مرحوم کاظم رجبعلی خوانده ام!

 

 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۰۲ ، ۰۵:۳۸
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

فرودگاه مرز عجیبی است!

درست در مرکز و دور از مرز، اما احساسی شبیه دورترین ایستگاه مرزی!

میقات های اطراف ما دروازه های آسمانند.

السلام علیک یا سیدالکریم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۰۲ ، ۲۳:۰۰
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

الهم صل  علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

اراده کرده بعضی از سفرها از جنس مرگ باشند.

همه می فهمند؛ حتی بچه ها!

مرگ، ذوق است. 

چشیدنی و چشاندنی! 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۰۲ ، ۲۲:۵۱
کاظم رجبعلی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

چشمان شما سوره ی سجده است!

که هر گاه این حصر ایمان گشوده و تلاوت شود، سجده واجب دارد

چشمان شما علامت ظهور است!

و هر گاه این حضرتِ منتظر علیه کافر و فاسق رجَز بخواند، کعبه تکیه گاهِ قائم می شود!

انا بقیۀ الله...

حضرت حسن، نه همه سال، که همه‌ی سال­، مو به مو  مناسک را از احرام تا قربانی، مُحرم چشمان شما بود!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۰۲ ، ۰۱:۳۹
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

دو نفر با هم حرف می ­زدند؛ یکی بنده و دیگری خدا. بنده می­ گفت:

-خدایا برای من واضح و روشن شده که هر موجودی تو را دارد.

با این بیانش داشت، از اتصال دائمی خودش با خدا می­ گفت.

دشمن نگاه بدی به بنده کرد؛ جوری که انگار با چشمش می­ خواست به او آسیب بزند. از خشم به خودش می­ پیچید و می ­گفت:

-مجنون!

خدا گفت:

-حق این است که تو با نعمت پروردگارت، مجنون و آسیب­ خورده از غیب نیستی. چطور ممکن است تو با این اخلاق باعظمت، مجنون باشی؟

بنده خیالش راحت شد و فهمید برای اینکه همه عالمیان از نعمت ذکر بهره ­مند باشند، نباید ذره ­ای کوتاه بیاید. صبوری کرد و قدم­ هایش را محکم برداشت و به خودش اجازه نداد میدان را خالی کند؛ حتی اگر جانش در خطر باشد.

صدای کافر بلند شد.

-باغم سوخت!     

چوب بداخلاقی­ هایش را خورده بود. چیزی را فهمید که بیشتر عذابش می  ­داد؛ اینکه پیش خدا مجرم بودن با سرِ سازگاری با حق داشتن، برابر نیست. ­

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۲:۴۰
کاظم رجبعلی