.

بایگانی

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

عجالتا این سال ها را مرور کنید...اینها سالهای نامگذاری شده توسط حضرت آقا هستند...

یک تحلیل کوچکی روی این سالها دارم...دعا کنید توانش و اقتضائش باشد؛ برسم به انجامش...چند سری رفتم اینطرفی (این دست نوشته جات)به دلایلی ادامه اش صلاح نبود...نمیدانم ولی شاید گرایش به این سمت تناسب با موضوع رسانه داشته باشد...


1378............امام خمینی (ره) این نامگذاری به دلیل صدمین سالگرد تولد امام بود

1379............امام علی(ع)  سال 79 همراه با دو عید غدیر بود

1380............اقتدارملی و اشتغال‌آفرینی

1381............سال عزت و افتخار حسینی(در سال 80 محرم دوبار تکرار شد، هم در فروردین و هم در اسفند)

1382............خدمتگذاری

1383............پاسخگویی

1384............همبستگی ملی و مشارکت عمومی

1385............پیامبر اعظم(دوبار تاریخ وفات حضرت محمد(ص) به تاریخ قمری، در تقویم بود. یکبار در ابتدای سال و یکی در پایان سال)

1386............اتحاد ملی، انسجام اسلامی

1387............نوآوری و شکوفایی

1388............حرکت مردم و مسئولین به سوی اصلاح الگوی مصرف

1389............همت مضاعف و کار مضاعف

1390............جهاد اقتصادی

1391............تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه‌ی ایرانی

1392............حماسه‌ سیاسی و حماسه‌ اقتصادی

1393............اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریّت جهادی

1394............دولت و ملّت، همدلی و هم‌زبانی

1395............اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل

1396............اقتصاد مقاومتی، تولید – اشتغال

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۰۱
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

یقین توووو، تقدیر من شد؛ که من ن ن، به وساطت اطمینان تووو، کتاب زندگیم گشوده شد.

کلمات تو عطر یقین دارند و در توجه به سیمای مطمئن توست که زبان­ها گشوده می­شوند...

صحیفه تو، صفحات حیااات ماست؛ وقتی الفبای یقین را در جانمان، خانواده­ و جامعه ی مان و جهانمان، مشق می­کنیم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۱۰
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

هر وقت آن سنبله و غنچه‌ گلی که در باطن و سرّ شما هست با خدای خود خندید، کارت تمام است و دیگر هیچ چیز به شما اثر ندراد. در درون شما غنچه‌ای هست که سفت است. گل هم اول مثل یک گلوله سفت است و یک برگ بر روی آن است. اما بهار و پاییز و آفتاب و سرما و گرما به آن می‌خورد و آهسته آهسته ماه دوم بهار، پوست سبز روی آن غنچه، باز می‌شود و بر می‌گردد. بعد برگ زیر آن که گل است راه می‌افتد. باز می‌شود و باز می‌شود، وسط گل که پیدا شد عطر آن راه می‌افتد. آن زمان می‌گویند وقت گلِ خندان است. ماه دوم بهار – اردیبهشت – ماه خنده گل است. دل مومن وقتی با امام(ع) و خدای خود آشتی می‌کند می‌خندد. دل می‌خندد نه لب. حاج اسماعیل

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۵۹
کاظم رجبعلی