سایه ها آیه ها
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
خورشید غروب کرده است. غروب کرده، یعنی هست؛ اما دیده نمی شود. و سایه های زیبا، نه، بلکه سایه هایی که زیبایی را می سازند، به هیجان آمده اند؛ بزرگ شده اند؛ شاید دوبرابر. همه به روی زمین می افتند. سجده می کنند. زیبا و با شکوه؛ سایه ی کوه، سایه ی انسان ها، سایه ی نخل ها، سایه ی شتران، سایه ی...سایه ها همه جا را به تسخیر خود در می آورند دستانشان را به هم می دهند، صف می بندند به یکدیگر می چسبند و شب می شود. شب میشوند. شب بزرگترین سایه روی زمین است. آرام، با وقار و البته پر رمز و راز. با طلوع فجر، خورشید آمده است، اما دیده نمی شود. با وقار قدم بر می دارد و پیش می آید. طوری می آید که آرامش سایه ها و صف نمازشان برهم نخورد. با طلوع خورشید، سایه ها یکی یکی از سجاده ها بلند می شوند. ظهر که شد همه سایه ها ایستاده اند. محو خورشید؛ در آغوش خورشید. از خورشید دستور می گیرند، آماده مأموریت می شوند تا عصر که وقت حساب و کتاب است. وقت جزا، وقت اندازه ها. این زمین است و آن خورشید و آنها مخلوقات خدا هستند، با سایه هایشان.
عالی بود
با ساختار 5گانه اوقات هم مربوط بود