تدبر ادبی با تمثیل نماز(دستگاه دوم انواع اسناد برای ساخت کلام)
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
هنگام وضو گرفتن است و اندیشیدن در رسالتی که دستان در مورد خود و سایر اعضای وضو بر عهده دارند. به انگشتانت که نگاه می کنی هر کدام بلند و کوتاهشان، لاغر و ضخیم ترشان مرتب و متناسب کنار هم قرار گرفته اند گاهی برمی دارند و گاهی می گذارند؛ گاهی می گیرند و گاهی می دهند. گاهی یکی از آنها، گاه دو یا سه تا یا بیشترشان مثل یک جعبه ابزار با انعطاف، بی نهایت حالت و وضعیت برای بی نهایت کار پیدا می کنند؛ در جایی همگی مشتی کوبنده می شوند به شکلی که یک واحد دیده می شوند؛ در شگفتی از مفهوم مشت، که یک سره قدرت است همه این انگشتان هستند با هیچ تعیّن؛ تو نقش هیچ انگشتی را مجزا نمی بینی همه نقشها مستحیل در یک واحدی به نام مشتی گره کرده است. بی تعینی مناسب برای جهاد. و تو در حالی که این را اوج یکپارچگی می یابی و ذهنت به بالاترش قد نمی دهد، متوجه حیثیت جدیدی می شوی؛ وقتی که از بی نهایت حالت، یک حالت را که گود شدن و تبدیل انگشتان به ظرف است را در نظر می آوری و دستت ظرفی می شود که می تواند آبی برای شستن و مسح کردن را در خود جازی دهد، پیش خودت حساب می کنی که لابد دست دیگرت را هم که به این شکل درآوری دو ظرف با دو برابر ظرفیت برایت ساخته و آماده شده است؛ غافل از اینکه کفلین، بیش از دو تا ظرفیت دارد.
حروفی را به یاد بیاور که با آن کلمات، جملات، کلام، کلام های هم موضوع، فصول و متن و کتاب نمازت را ساخته بودند. و تو در شگفت بودی از دستانی که به سوی خدا بلند می کردی، من؟ خدا؟فقیر؟ غنی مطلق؟
و آنجا بود که شگفتی شبکه ای معنایی، به نام نماز را کشف کردی که به مدد آن می توانستی با خدا!! توجه کن، با خدا، همکلام شوی!!!!
اکنون به وقت برپایی جماعت به مسجد برو؛ مؤذن را ببین که برای نمازی واحد اذان می گوید به صفوف نمازگزاران بپیوند، آنجا که هزاران نمازگزار یک نماز می خوانند؛ نگاه کن شکوه نمازت را! و صفوف نمازی را که نماز توست، مشاهده کن! اینجا که هستی نمازت امام دارد و تو مأمومی! یا حتی تو امامی و مأموم داری. اینجا که هستی قرائت حمد و سوره بر عهده امام است؛ بین همه ساکتند و اینکه توسط یک صدا خوانده میشود، حمد و سوره نماز تو و همه این نمازگزاران است. اینجا هر کسی نمازش را آورده تا به نمازی بزرگتر پیوندش دهد. نماز فرادا هم خوانده شود، پذیرفته و تمام است یعنی یک کلام و یک متن کامل است از کتاب دینت. اما در اینجا هر نماز، جمله ای است که کلام و متنی بزرگتر را می سازد. نماز یا از نمازگزار و نمازش ساخته می شود(اسناد با جمله فعلیه) یا از نماز امام و مأموم(مطلق اسناد)؛ کسی هم که بر مدار فطت باشد، دائم در نماز است(ساخت نماز با ترکیب وصفی یا اضافی)إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً *إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً*وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً*إِلاَّ الْمُصَلِّینَ*الَّذینَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ*وَ الَّذینَ فی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ*لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ*وَ الَّذینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ*وَ الَّذینَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ* إِنَّ عَذابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ*وَ الَّذینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ*إِلاَّ عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومینَ*فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ*وَ الَّذینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ*وَ الَّذینَ هُمْ بِشَهاداتِهِمْ قائِمُونَ*وَ الَّذینَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ (سوره مبارکه معارج، آیات19-34)