.

بایگانی

۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است


تقدیم به جون بن جون، غلام سیه‌چرده‌ای که نفس مطمئنه ابوذر بود که او را خرید و آزاد کرد تا مرگ مانع حضور او در کربلا نباشد. تجسم معطر ارادت شیعه به حسین‌بن علی(ع)، در اثبات این حقیقت که هر کسی به سودای حسین سوره فجر بخواند، با حسین و در درجه اوست؛ آنسان که غلام سیاهی و شاهی مقابل نشینند

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۲۸
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

 

سوره فجر را که می‌خوانی، وقتی که مجاهدانه می‌خوانی، سیر پیدا می‌کنی از ظلمات محض تنهایی، تا پیوستن به نور و روشنایی مطلق. به برکت این سیر، مسیرت مقدس است؛ آن‌سان که همیشه معرکه نبرد عقل با جهالت قداست دارد. در این معرکه از کنار عاد وثمود و فرعون، آنهایی که طغیان و فساد کردند و غافلگیر شدند، عبور می‌کنی و اجتناب می‌کنی از عاقبتی که با شلاق عذاب توصیف می‌شود. سوره فجر را که می‌خوانی، وقتی مجاهدانه می‌خوانی، محاسباتت غلط از آب در نمی‌آید هر گشایش و تنگی در زندگی‌ات را به حساب کرامت و اهانت خداوند نمی‌گذاری، پس به خداوند حسن ظن پیدا می‌کنی و این حسن ظن در برخورد تو با یتیم و مسکین و میراث و مال دنیا جلوه‌گر است. این سوره را که می‌خوانی، مجاهدانه که می‌خوانی، قیامتت را برپاشده می‌یابی، پس انقلابی می‌شوی؛ حاکمیت پروردگار و صفوف ملائکه را به معاینه می‌بینی، پس برپایی و حفظ حکومت حق برایت مهم می‌شود، و جهنم را با تمام دهشت و خطرش که آورده شده نزد خود حاضر می‌یابی، پس مسئولیت‌پذیر می‌شوی؛ و اینگونه برای حیات حقیقی‌ات، مهیا می‌شوی. این سوره را که می‌خوانی به اطمینان نفس می‌رسی و بسوی خدا راضیه و مرضیه باز می‌گردی و ملحق به بندگان و بهشت او می‌شوی. این سوره را که می‌خوانی با حسین(ع) هستی و در درجه او، آنسان که گدایی و شاهی مقابل نشینند.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۳ ، ۱۷:۴۹
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

روز سه شنبه جلسه گروه رسانه سوژه ای شد برای دوبار تیتر زدن، دست آخر هم از دوستان خواسته شد یک کف دست متن برای تیتر دومشان بنویسند. اول تیترها را مقایسه کنید و بعد یکی از متن های منتخب را بخوانید و البته نظر بدهید.

تیترهای سری اول:

خ آمره: وضوح مؤلفه‌های تیتر زنی در جلسه رسانه/توان تیترزنی محک خورد/تیتر زدن زیرو روشد

خ شعبانی:چه کسانی و با چه ابزاری شنیدار ما را مدیریت می‌کنند/آیا کنترل شنیدارتان به دست خود شماست؟

خ نیلی: کشف باور نکردنی نوعی از مخلوقات

خ نوروزی: لحن کلاس بارانی

خ امیری: رسانه چیست؟/آیا هنر و رسانه دو موضوع جدا از هم هستند؟/در بیان رسانه‌ای چه ویژگی‌هایی اهمیت دارند

خ فاطمه پورصالحی: رسانه باید لحن داشته باشد؛ اما چرا لحن؟

خ سوداچی: هنر مخلوق انسان؟/آوای رسانه

خ احمدنژاد: عینکی!

خ سجادی: جلسه رسانه بدون رسانه‌ای ها/رسانه‌ای بدون رسانه‌ای ها

 

بعد از توضیحاتی دوستان دو باره تیتر زدند دقت بر هر نوع تغییری گویای نکات بسیاری است

 

خ احمدنژاد: از که آموختی

خ سوداچی: مؤلفه‌های حاضر و غایب در تیتر

خ پورصالحی: بیان تیتر فراتر از کلمات تیتر

خ نوروزی: لحنت را درست کن

خ نیلی: تیترها یا تیرهای بی نام و نشان

خ آمره: تمرین تیرزنی کار فعلی رسانه‌ای ها

خ شریعتمداری: تقسیمات اربعه

خ بشیری: تناسب لحن رسانه با مخاطب

خ سجادی: جلسه‌ای که مسجد نداشت

 

نمونه‌ای از متن های رسیده از گزارش جلسه بر اساس تیترهای فوق

 

تقسیمات اربعه

اگر رسانه، آن ابزاری است که جهت رساندن پیامی به کار گرفته می شود، آنچه از این طریق قصد می شود تا به مخاطب ابلاغ شود، و آنطور که مخاطب آن را درک می کند، مسئله مهمی در این رد و بدل پیام خواهد بود. "لحن رسانه"، اصطلاحی در همین راستاست که در این جلسه کارگروه رسانه مورد بحث و بررسی قرار گرفت. هر متن یا پیام با عنوانی بر سر آن شناخته می شود. در رسانه های مکتوب خصوصا خبری "تیتر یا عنوان خبر" جایگاه ویژه ای دارد. تیتر است که مخاطب را جذب می کند یا مورد بی اعتنایی قرار می دهد. تیتر می تواند به سادگی منظور ساده و صریح یک متن را منتقل کند یا اینکه فراتر از متن بوده، مولفه های غایب در آن متن را هم با بار معنایی خود ابلاغ کند.

در یک جمله می توان گفت موفقیت یک رسانه یا افراد رسانه ای به ضرب شدت تیترهای خبرهای آنها بستگی مستقیمی دارد. یک تیتر، از 4 منظر می تواند برّان باشد:

1-    از منظر شخصیت رسانه: یعنی چه کسی آن متن را نوشته است، و یا چه رسانه ای با چه برچسب سیاسی-اجتماعی شناخته شده ای دارد آن متن را منتشر می کند.

2-    از منظر موضوعی که در جهت ابلاغ آن است.

3-    از منظر قالب تیتر و متن خبر. مثلا قالب طنز یا فانتزی، قالب جدی و سیاسی و انتقادی، قالب ادبی و هنری و ...

4-    از منظر زمان و مکانی که این متن با تیتر روی خود، منتشر می شود. مثلا اگر فضای فعلی جامعه درباره موضوعی حساس باشد، هر تیتری ولو بی ارتباط با آن موضوع، اگر به نوعی ذهن را متبادر به مسئله فعلی حساس جامعه کند، می تواند جذب داشته باشد.

در وسط و انتهای این جلسه، از اعضا خواسته شد تا برای موضوع خودمان عنوانی رسانه ای انتخاب کنند. فرد رسانه ای خود باید بتواند به چنین قلم رسانایی مجهز شود و تیترزنی، تمرینی مناسب برای نزدیک شدن به این هدف می باشد. قرار شد در جلسات آتی، به مباحث پیشرفته تری درباره متن نویسی رسانه ای بپردازیم.

تیتر، تازه اول راه است!

 

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۲۳
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

کوتاه و مختصر اینکه، وقتی دوازدهم بهمن  ماه سال پنجاه و هفت حضرت امام روح الله موسوی خمینی(ره) به ایران تشریف آوردند و آن سخنرانی محکم را در بهشت زهرا(س) ایراد کردند، تا روز بیست و دوم بهمن، هنوز انقلاب به پیروزی نرسیده بود. دهه فجر ده روز نفس‌گیر تا یکسره شدن وضعیت حکومت بود. می‌شد این دهه، دهه نباشد مثلاً هفته باشد یعنی هفت روز طول بکشد تا سقوط حکومت پهلوی و اداره و زمامداری جامعه توسط امام خمینی، میتوانست ده سال طول بکشد. هر چه بود ده روزه تمام شد اما به این  احتمال توجه کنید که آغاز دهه فجر ظهور مهدی(عج) همان شروع دهه فجر خودمان باشد، یعنی دوازدهم بهمن پنجاه و هفت؛ با این فرق که بیست و دوم بهمنش چندسال طول بکشد. اگر این طور باشد، در مقام تحلیل -و نه ادعاهای غیر عادی و عوامانه- اشکالی ندارد که ظهور انقلاب اسلامی را ظهور حکومت مهدی(عج) بدانیم، الّا اینکه آنچه بعد آن در حال اتفاق افتادن است همه تحولات طبیعی یک دهه فجر است. چه احمق بود کسی که بعد از ورود امام خمینی(ره) فقط به این دلیل که پیروزی قطعی ده روز طول کشید از انقلاب نا امید شد و چه احمق است کسی که بعد از اعلان ورود امامت به فرودگاه مهرآباد و طلوع درخشش مهدی(عج)فقط به خاطر چند روز به درازا کشیدن مبارزه، قافیه را ببازد و صحنه را خالی کند. در این زمان که شاید خیلی ها سختشان بیاید می‌گویم دهه فجر عید منتظران مهدی(عج) عید بهره‌مندی جامعه ما از توفیق مبارزه و جهاد در راه خدا. عید سپرده شدن مسئولیت تبلیغ دین به ایرانیان و عید بهره مندی مستقیم از نایب امام زمان(عج) و عید ظهور امام زمان(عج) بر همهگان مبارک.       

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۲۴
کاظم رجبعلی


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

نامه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه‌ای (مدظله)خطاب به جوانان اروپا و امریکای شمالی، بهانه‌ای شد تا به نکات مهمی پرداخته شود. البته از همان ساعات اولیه و خبری شدن ارسال این نامه رسانه‌های مختلف از جمله صدا و سیما گاهی آشفته و ناشیانه در حال جبران و انعکاس این خبر به نحوی بودند که گویای واکنش رسانه‌ای وسیع در دنیا نسبت به این خبر و نامه باشد.غافل از اینکه واکنش مثبت و مطلوب از سوی رسانه‌های دشمن یک رؤیا بیش نیست و دستکم همیشه نمیتوان واکنش مناسب  و متناسب را از آنها توقع داشت. درست این است که واکنش ‌ها را به این بیانات حکیمانه در ظرفی معقول از زمان مشاهده کنیم و بعد از گذشت هفته‌ها مترصد تأثیر وسیع آن بر روی افکار عمومی موفق خود آنها باشیم. البته حتی اگر این امر را هم مورد ملاحظه قرار ندهیم، این نامه بدون یک مخاطب مستقیم هم قابل تأمل و حاوی نکات فراوانی است که برخی از این نکات را در ذیل مورد اشاره قرار می‌دهیم.

·         نامه به جهت کلی ساده و بی پیرایه اما دقیق و حساب‌شده است و به لحاظ محتوا حاوی استدلالی است که متناسب برای جامعه هدف یعنی جوان اروپایی و امریکایی است. دعوت به بازنگری در وجدان جمعی، به نحوی که معطوف و محدود به گذشته‌های دور نباشد و مسائل روز را در بر بگیرد و نیز دعوت به تفکر در این سؤال که  چرا در غرب، در موضوع مهمّی همچون شیوه‌ی برخورد با فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، از شکل‌گیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟ در کنار دعوت به مطالعه اسلام از منابع اصیل و دست اول همچون قرآن کریم، خلاصه‌ای از محتوای نامه است. اهمیت این محتوا وقتی روشن می‌شود که بدون دانستن آنها از شما بپرسند برای این دسته از مخاطبان چه نکته متناسب و البته قابل فهم را برای گفتگو پیشنهاد می‌دهید؟ از کجا شروع کنیم و چه بگوییم که زیاده گویی نباشد اما حق مطلب نیز ادا شود؟ پس روش احتجاجی این نامه که تلازم با ارزیابی درست از محتوا و مخاطب دارد به تنهایی کلاسی از درس برای دغدغه مندان است. این نامه به جرأت مخاطبش را به یکی از دو نتیجه اتمام حجت(عذراً) یا دستگیری فکری(نذراً) می‌رساند.

·         از محتوای این نامه که بگذریم، زمان انتخاب شده برای ارسال آن و نیز مجاری رسانه‌ای انتخاب شده (شبکه‌های مجازی) در ارائه و عرضه آن نیز قابل تأمل است و دلالت بر امکان استفاده و رویکردی خاص در بهره‌گیری از ظرفیت‌های زمانی و ابزاری را می‌دهد. زمان مناسب را حریف با توهین و هتاکی در اختیار حضرت آقا قرار داد وگرنه در حالت عادی زندگی روزمره، طرح دعوت برای مطالعه اسلام انعکاسی وسیع نداشت. واضح است که ابزار و رسانه متناسب را هم دشمن مهیا کرد و فقط با این تفاوت که از میدان شبکه‌های مجازی به صورت فعالانه و نه در موضع انفعال بهره گرفته شد. بهره‌ای که وابستگی تامّ و تمامی به محتوای استدلال نیز دارد و صرف هر نوع دفاعی را نمی‌طلبد.این نامه اتمام حجت بود بر همه مایی که تبلیغ اسلام را منوط به داشتن امکانات می‌دانیم و با این عذر از گردن خود ساقط کرده و جزء وظایف حاکمیت می‌شماریم. استفاده از  فضای مجازی متداول ثابت کرد که حتی شخصیت اول نظام نیز برای تبلیغ از ابزارهای حاکمیتی استفاده نمی‌کند چون این ابزارها الزاماً کارگشا نیست. 

·         ونهایتاً اینکه  این نامه باز تعریف از نحوه پرداخت به موضوع ولایت فقیه در درون جامعه خودمان و مخاطبان غیر مستقیم این نامه است. توضیح اینکه یک خلأ ویژه در فضای معرفتی جامعه، پرداخت نادرست به مسأله ولایت فقیه است. سی و چند سال است که وقتی سخن از اصل ولایت فقیه به میان می‌آید خود را محدود به دفاع از آن و پاسخگویی به شبهات ابتدایی که تمامی هم ندارند کرده‌ایم. جلسات پرسش و پاسخ همچنان باید در مقابل تشکیک در مسأله ولایت فقیه بایستند و ما باز هم باید ثابت کنیم که اصلاً چنین موضوعی در اسلام اصالت دارد یا نه، در حالی که نیاز حقیقی ما به این مسأله در ساحت معرفتی مدتهاست که از حیطه اثباتی گذشته است و نیازمند پرداخت کارکردی و عملیاتی است. ما نیازمند وجوه ابرازی ولایت فقیه هستیم. خودمان در داخل مشمول هشداری هستیم که حضرت آقا برای جوانان اروپایی و امریکایی تبیین کردند. یعنی از زمان عقب هستیم می‌توانیم در مورد تاریخ قضاوت‌های خوبی داشته باشیم اما از تحلیل روز عاجزیم ‌و حتماً باید دهه‌ها و قرن‌هایی بگذرد تا بفهمیم ماهیت و ظرفیت  عصر و زمانی که روح الله موسوی خمینی(ره) رقم زد و سیدعلی خامنه‌ای(مدظله) آن را رهبری  می‌کند چیست. ما کجای آن تاریخی هستیم که درآینده خوانده و قضاوت می‌شود و رسالت ما در آن چیست؟یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (سوره مبارکه لقمان، آیه33)     

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۱۶
کاظم رجبعلی


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

جلسه سه شنبه گروه رسانه هفته گذشته برگزار شد.

افراد شرکت کننده خانم‌ها اصلانی، پورصالحی، آمره، سجادی، شریعتمداری، شعبانی، بشیری، احمدنژاد بودند. دو میهمان داشتیم خانم‌ها نیلی و نوروزی.

ترتیب جلسه را به نحوی تنظیم کردیم که این دو میهمان بدون هیچ توضیحی با گروه رسانه آشنا شوند. نمی‌گویم چه نکاتی گفته شد اما دوست دارم از خلال تیترهایی که دوستان برای این جلسه زدند و متن خانم اصلانی متوجه محتوای این جلسه بشوید. البته باید دید که این کار امکان دارد و این تیترها به اندازه کافی گویا هستند یانه. قضاوت باشما. این توضیح لازم است که در انتهای جلسه طرح شد که دوستان آن زاویه‌ای که از این جلسه می‌تواند رسانه‌ای باشد را در قالب تیتری بیان کنند. نهایتاً از این بزرگواران خواسته شد در اوین فرصتی که به خانه می‌روند برای تیتر مورد نظرشان متنی با خصوصیات زیر بنویسند:

حداکثر یک صفحه باشد

سریع و داغ نگارش شود

تحلیل جلسه از زاویه تیتری که انتخاب کردند باشد

حتماً متن گزارش جلسه باشد(می‌تواندتوضیح گوشه‌ای از جلسه یا همه آن باشد)

تیترهای دوستان:

1- آسمان به زمین آمد!

2- از قرآن می‌توان برای هنر گفت!

3-آسمان عکاسی؛ گروهی با مضمون آسمان برای عکاسی تشکیل جلسه دادند

4- حکایت چگونه مردن‌ها از زمین تا آسمان

5-سه شنبه هفتم بهمن ماه93، هنگامه یک جلسه

6-طرح علمی تولید آثار ادبی-قرآنی رونمایی شد

7- یک فریم فاصله من و تو

8-رصد ستاره ها از آسمان نگاه تو

9-لحظه‌ای که فهمیدی، شد!

از میان تمام متن های فرستاده شده شاید متن خانم اصلانی برای شما هم جالب باشد:

سه شنبه هفتم بهمن ماه93، هنگامه یک جلسه

جلسات جمعی ما برکات خاصی دارد اما برخی از جلسات نمونه ای شگفت است. جلسه سه شنبه ی جمع رسانه ای مااین گونه بود.از منظر من چکیده ای از تمام جلسات گروه بود.
ما گاهی انتظارمان درنقطه ای اتفاق می افتد که انتظارش را نداریم، هر چند که مدت های زیادی هم منتظرش بوده باشیم.
در چند جلسه اخیر گروه رسانه مطالعه و بررسی بر روی سوره مبارکه نجم با هدف رسیدن به مدل طرح درس عکاسی انجام شد. و مجموع این پژوهش جمعی تعجب برانگیز است. شاید همه حاضران جلسه متوجه اتفاقی که در شرف وقوع است،نشده باشند. اتفاقی که بعضی از ما سالهاست منتظر آن هستیم.
رسیدن به سیر تبدیل مفاهیم قرآنی به تصاویر بصری احتیاج به استفاده از روشهای مختلف تدبری دارد. از منظر مجموعه ی مدرسه قرآن و کارهای بزرگ پژوهشی که در این مجموعه انجام شده است این اتفاقی بسیار معمولی است، اما اصل ماجرا زمانی است که همه چیز فراهم می شود برای وقوع یک اتفاق بزرگ!
البته تازه شروع ماجرا است و باید اعتراف کنم که براساس سبک و سیاق سوره مبارکه نجم منتظرم تا حوادث از زمان و مکان خارج شوند و همه اتفاقات در پی هم بیایند و مارا با خود ببرند.

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۱۷
کاظم رجبعلی