.

بایگانی

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

نظر آقای علی قنادزاده:

- کتاب بسیار خوب، همه فهم و پر از نکات نغزی بود که بنده تا کنون نشنیده بودم. فقط در بخش های غلط تایپی و ویرایشی داشت که امیدوارم در چاپ های بعدی برطرف شود.
- این کتاب قابلیت این را دارد که به یک نمایشنامه یا فیلم سینمایی تبدیل شود؛ زیرا مطالبش دور از تکلّف بوده  و ساده و بسیار شیرین است.
- فصل های کتاب طوری تنظیم شده بود که مخاطب در هر فصل، اشتیاق داشت ببیند در فصل بعد، چه تازه هایی از زندگی پیامبر را خواهد شنید.
- قرار گرفتن آیات و حوادث در کنار هم در موارد بسیاری، مخاطب را به تفکر در آیات وامی دارد.
- محوریت قرارگرفتن سوره های قرآن در بیشتر فصل های کتاب، نشانگر آن بود که نویسنده کتاب، فهم کاملا درستی از معانی آیات و تدبر در آنها دارد و به نظر می رسد می توان این کتاب را به عنوان یک مطالعه جانبی به قرآن پژوهان دوره های تدبری پیشنهاد کرد.
- به نظر می رسد می توان این کتاب را در سطح محصلان دبیرستانی به عنوان کتاب تاریخ اسلام یا حتی بینش اسلامی به دوستان مدرسه تزکیه و تعلیم یا مجمع مدارس دانش آموزی پیشنهاد کرد.

منتظر کتاب های بعدی شما هستم.

نظر آقای طه رسولی:

چند خط درباره کتاب مصطفی:
اگر بخواهم این کتاب را وصف کنم باید بگویم کتابی است دارای فراز و نشیب
5 فصل اولش خیلی چنگی به دل نمی زند ولی یک دفعه از فصل ششم کتاب مسیر خود را پیدا می کند و جان میگیرد (هرچند گاهی مثل اوایل کتاب با عدم توازن ریتم مواجهیم) اما چه وصفش کند بنده ی ناتمام فصل دهم را که حدودا 60 صفحه است.... فوق العاده فوق العاده فوق العاده همه چیز سر جایش توصیف هایش مرا یاد توصیف های بزرگان تاریخ رمان نویسی می اندازد و این فصل طولانی بسیار شور انگیز و روان است اما دوفصل بعد که دوفصل اخرند برمیگردد به همان حالت فصل ششم تا اول فصل دهم
دوست داشتم یعنی حسرتش را داشتم که همه ی کتاب به این توانایی فصل دهم رقم می خورد
یک حسرت نسبتا کوچک دیگر هم دارم که احتمالا بخاطر ملاحظه ی حجم کتاب بوجود امده که نویسنده محترم از توصیف جنگ هایی که میتوانست کتاب را حماسی تر و شورانگیزتر کند و همچنین توصیف بیشتر فتح مکه چشم پوشیدند و اکثرا با ذکر نتیجه ی جنگ گذشته اند.
اما کلیت کتاب از اول تا اخر: وصفی برایش دارم که روی آن می نشیند. کتاب کتاب لطیفی است از نگارنده ای منیع الطبع بر صفحه کاغذ تراوش کرده با پیامبر و اهل بیتش رفیق است آنها را مثل دوستان نزدیک خود به اسم صدا می زند مثل تمام مادری های مدرسه قرآن وقتی می خواهد حضرت زهرا را توصیف کند قلب قلمش به تپش میفتد و لطافت بیشتری پیدا می کند
کتاب قابل توصیه ای است برایم پیغمبرمان را خواستنی تر کرد و برخی تحلیل هایش که گاهاً در کنار شرح ماوقع میداد برایم جدید و دلپذیر بود
خداوند اجر نوشتن این کتاب را برای نویسنده اش دوچندان کند
والحمدلله

 

نظر خانم انصاری:

سال ها بود که به دنبال کتابی بودم که با حیات نورانی و پربرکت پیغمبر آشنایم کند. برای فرد تاریخ نخوانده ای چون بنده، باز کردن کتاب های تاریخی و گم شدن در پیچ و خم ها و اصطلاحات و الفاظ نامانوس و کتابی، نوعی واهمه برای مواجه شدن با آن را ایجاد می کرد. 
حتی بعضی کتاب ها مثل انسان ۲۵۰ ساله که چندین سال است که خریده شده اند ولی گوشه کتابخانه خاک می خورند، از این قائده مستثتی نبودند. گاهی می آوردم می خواندم ولی انگار به زبان دیگری نوشته شده! البته که نقص از شنونده بوده نه از کلام شیوا و رسای حضرت آقا.
تا این که خبر آمد کتابی چاپ شده به نام مصطفی!
از بخت خوب، در جلسه معرفی این کتاب توسط استاد، حضور داشتم و همانجا، نه بنده، بلکه همسرم زودتر از بنده این کتاب را خریدند!
و بهتر آن که خواندن این کتاب، مصادف شد با ماه مبارک رمضان و جرعه جرعه نوشیدن آن.
وقتی این کتاب را می خواندم، تمام رخدادهای تاریخی که جاهای مختلف شنیده بودم، مثل تکه های پازل کنار هم قرار گرفتند و حالا من نسبت به وجود نازنین پیامبر ص حس داشتم. البته قبلا هم سعی می کردم با خواندن سوره ها این حس را در خود ایجاد کنم، ولی از پس زمینه ها، هیچ نمی دانستم.
هرچند در مواقف مختلفی، چند خط جملات ادبی در کنار روایت ها، هرچند زیبا ولی کنار بقیه تکه های پازل نمی چسبید! انگار که گاهی فکر می کردم که کاش نمی بود و من را از آن دنیایی که درش قرار داشتم، خارج نمی کرد..در مکه بودم. در مدینه بود. انگار که باید خودم را بیرون می کشیدم از ماجرا! اینجا متوجه غرض نویسنده نشدم.
خلاصه این که خواندن این کتاب، به من جرات داد. همین.
و قطعا این جرات، از جرات نویسنده و نیت خالصانه شان بوده که چنین جریانی را در وجودم جاری کرده!
وقتی کتاب انسان ۲۵۰ ساله را به عنوان کتاب بعدی آوردم، مصادف شد با توصیه استاد در شب قدر، برای خواندنش!
و چقدر مبارک بود این همزمانی برایم
آن هم بعد از بیرون آوردن این کتاب از کتابخانه، آن هم بعد از ۵ سال!
باور کردم که خواندن هر کتابی، رزقی دارد. 

و حالا، فصل پیامبر اعظم خوانده ام و فصل های بعدی و بعدی..

قطعا آنچه که در شان کتاب مصطفی و تقدیر زحمات نویسنده کتاب باید نوشت و توصیف کرد، این نیست که بنده نوشتم...
این نوشتار، تنها چند کلامی بود از دست آورد مختصر شاگردی از جرات و جسارت قلم استادش.

۱۸ خرداد۹۹

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۱۴
کاظم رجبعلی