.

بایگانی

۴ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

مدتی است جلسه اعتکاف علمی دوستان مدرسه حمد، به همت این عزیزان در حال برگزاری است؛ توفیق داشتم  انتهای برخی از جلسات را جهت جمع بندی مطالب حاضر شوم و از توضیحات دوستان بهره مند شوم. این هفته کتاب ساختار وجودی هستی در دستور کار قرار داشت.

کتابی که هر فصلش بر مبنای سوره مبارکه زمر و سوره های حوامیم نوشته شده است.

توصیه می شود نمودارها، متن کتاب و سوره ها هر کدام جداگانه با توجه به عنوان هر درس مطالعه شود و نهایتاً تلفیق آنها مورد توجه قرار بگیرد. مطالب کتاب باید دقیق و خوب و همراه مباحثه باشد.

تمثیلی که در ذیل پیشنهاد میشود(مفهوم لباس) فقط با فرض مراحل فوق قابل استفاده است. اما ظاهرا توانی که این تمثیل ایجاد می کند، همان توان تدریس است.


درس اول: آشنایی اجمالی با ساختار هستی

سوره مبارکه زمر

تمثیل لباس از زاویه تمام مفاهیمی که ربط و ترکیب آنها آن لباس را می سازد. مثلاً دوختن، پارچه، نیاز، حفظ، زینت، سوزن و ...


درس دوم: هستی آفرین

سوره غافر

تمثیل لباس و بیانی که غرضش توصیف و تعریف لباس باشد، اما از روی وصف خیاط. مثلا علم، لطافت و ریزبینی، حسن سلیقه، دقت و نظم، تدبر و....


درس سوم: کتاب و رحمت الهی

سوره فصلت

تمثیل لباس و بیانی که غرض استفاده از لباس و مقاصد ان بگوید.


درس چهارم: وحی

سوره شوری

تمثیل لباس از زاویه احکامی که واجب و حرام و مستحب و مکروه را در مورد آن مشخص نماید.


درس پنجم: قرآن و رسول

زخرف

تمثیل لباس از زاویه مسلمانی که خود را ملزم به تبعیت از احکام لباس می داند.


درس ششم: تقدیر در ساختار هستی

دخان

تمثیل لباس

استفاده از تمثیل لباس از زاویه وجود قواعد اندازه و تناسب و قواعد مورد نظر آن.


درس هفتم: ساختار انسان و آیات در نظام هستی

جاثیه

استفاده از تمثیل لباس از زاویه اجزاء ساختار انسان. مثلاً فهم دست از مفهوم آستین و فهم سر از مفهوم یقه و ...یعنی هستی می شود اجزاء ساختار وجودی انسان از آن حیث که جاعقلی، جافعلی، جا خیالی، جاصفتی و ...


درس هشتم:غایت ساختار هستی

احقاف

استفاده از تمثیل لباس از زاویه میهمانی و لقاء و زمینه ای که برای درک کمال به وجود می آورد.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۵ ، ۱۸:۳۸
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

مدتی است برایم مهم تر شده که چی از ذهن پیرمرد میگذرد و به قضایا چه شکلی نگاه می کند؛ آنقدر که بدون زحمت همه صحبت هایش را حفظ می شوم. امروز که توفیق حضور در نماز عید داشتم، بیشتر حال کنکاش و فضولی در کار او را داشتم تا هر حس دیگر... متن زیر حاصل این حال و هواست:


پیرمرد حمد رکعت دوم را جور خاصی می خواند. نمی دیدمش اما صدایش دیدنی بود؛ از خطبه هایش هم فهمیدم که چشمش پی همان عید مسلمینی است  که ذخر و شرف و کرامت و مزید برای رسول الله(ص) است( این قسمت صدایش شنیدنی بود). 

خطبه های نماز عید هم تماشایی بود: می خواست بگوید که چه جامعه معنوی ای داریم و چقدر فضای جامعه(به ویژه تهران) مستعد جلب رحمت الهی است.

روزه داری در روزهای طولانی و گرم برایش جالب بود؛ روزه داری نوجوانان و دست های خبیثی که می خواستند نوجوانان روزه نگیرند اما موفق به این توطئه نشدند، برای پیرمرد جالب بود میگفت مسئولین دقت کنند دشمن تا کجاها را مورد محاسبه قرار می دهد.

پیرمرد از مراسم افطاری های ساده در کوچه و خیابان هم گفت(واقعا چه چیزهایی به چشمش بزرگ می آید!!)میگفت اینها خوب است اما افطاری دادن های اشرافی و مسرفانه آن هم از بیت المال آن هم برای افراد غیر نیازمند زشت است.

از جلسات باشکوه جزء خوانی قرآن یاد کرد. از شبهایی که در مساجد و حسینیه ها مناجات و دعا دایر بود به ویژه از شبهای احیا گفت

روز قدس و راهپیمایی آن به ویژه در استان های گرم جنوبی که انسان تحمل حرکت کردن و بیرون رفتن را هم ندارد، در چشم پیرمرد چلوه داشت

(خطبه اولش بیشتر دیدنی بود، تا شنیدنی)

در خطبه دوم از غمش نسبت به وضعیت جهان اسلام گفت از عیدی که عزا شد! توسط اسلام بدوی! آتش شعله ور در عراق و سوریه و لیبی و بنگلادش و استانبول برای پیرمرد غم انگیز بود. از یمن به شکل ویژه یاد کرد به خاطر ظلمی که بر آنها می رفت و البته مرحبا گفت به مردم و رهبری حکیم آنها به خاطر راهپیمایی روز قدس.

در مورد حقوق های نجومی سید داد می زد می گفت افراد خلافکار لیاقت مسئولیت در نظام اسلامی را ندارند.(برای آبروی و اعتبار نظام اسلامی نگران بود)

رئیس جمهور و سران دو قوه دیگر را خطاب قرار داد تا به وضع یاد شده رسیدگی کنند  و جلوی به فراموشی سپردن آن را بگیرند...

(خطبه دوم بیشتر شنیدنی بود تا دیدنی)



۸ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۴
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها ئ بعها و بنیها

به همت سرکار خانم معظمی، آخرین کتاب سوره نوشت های مربوط به مقدمات تدبر هم به پایان رسید. ضمن تشکر از ایشان و همه دوستانی که متن های آن را نوشته بودند، از خداوند توفیق کارهای متفاوت تر و مؤثرتر را مسألت داریم. در ذیل متن تقدیم به و چکیده سوره خواهد آمد:


 تقدیم به ساحت وجودی که لحظه لحظه عمر رسالتش را به نگاهی پرداخت که فوج فوج مردم جهان، به ظلم های سایه افکنده بر جهانشان، به حقیقت خودشان و به آینده روشنی که می توانند به آن برسند بیاندازند و با قدم هایشان از دامنه بی بندوباری به دین داری، از سطح به ژرفای دین و از دوری به قله قرب خداوند در جای جای جهانشان صعود کنند.
تقدیم به ساحت پر مهر و یاری پیامبرصلی الله علیه و آله، رسول تمام پیروزی¬ها و گشایش¬ها.


چکیده: سوره نصر را که می خوانی در تخته بی غبار و وهم نگاهت، در پشت پرده عالم، چشمت به نسیمی می خورد که با خود هوای هر نصرت و فتحی را به همراه دارد و از هر کوی که می گذرد، خط بطلان بر ظلمت و جفای آن می کشد. تو کوی خود را می بینی با نسیم که یک قدم فاصله است، فاصله ای که یک دم تسبیح و استغفار امامت آن را به تمامی پر می کند. تو در یک قدمی این نسیم، به هوای امامت، با او هم نفس، هم قدم، می شوی، و در آغوش این نسیم بر ظلمت کده جهانت خط بطلان می کشی و فوج فوج دانه های تازه سر برآورده را به خورشیدی که حالا تابش همیشگی انوارش دیدنی شده است روان می کنی.
سوره نصر حکایت آینده ای نزدیک و روشن بی هیچ ظلم و استکباری برای تمام مردم جهان است، آینده ای که تاری تصویرش در دلهای منتظران، با چرخش مداوم تسبیح و استغفار به امامت ولی الهی، رنگ وضوح می گیرد و آن هنگام است که جهانیان پی به نگاهی می برند که پیش از این هم بار ها و بارها آنها را به این روشنی فرا خوانده است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۵
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

خدایا به تو پناه می برم از شکستِ  پیروز شدن!

خدایا چقدر خواستن نصرت و پیروزی خوب است! و چقدر انسان هایی که نصرت و پیروزی را دوست دارند شریفند!

چقدر خواستن بهشت خوب است. و چقدر آدم هایی که لذت بهشت را دوست می دارند سعادتمندند!

خدایا به تو پناه می برم از پیروزی و موفقیتی که  دلهای هراهان با آن همراه نباشد. که این پیروزی، شکست است!

و به تو پناه می برم از اینکه جماعتی تثیت شوند بر اینکه پیروزی ها را تحمل نکنند و آنها را برنتابند!

خدایا به تو پناه می برم از نفسم اگر سأل سائل بعذاب الواقع باشد!!!

این نفس را به چه چیز می توان دعوت کرد!

خدایا پناه می برم از نفسم، می ترسم از  از اینکه روزی بهشت را نخواهد! و برایش نصرت و پیروزی اهمیت نداشته باشد!

خدایا از طبیعت گرایی  به فطرت گرایی انتقالم بده.

خدایا چه خوب که تو ذی المعارج هستی و بالا رفتن را برای بندگانت خواسته ای.

خدایا چه خوب که نماز را معراج مؤمن قرار داده ای!

خدایا چه خوب که با انتقال توجهم مرا از این ترس آزاد کردی و دردم را  بدون علاج نگذاشته ای و مرا به امنیت رسانده ای

خدایا پیش از خواندن سوره معارج پیش از خواندن قرانت، به نماز اینگونه نگاه نکرده بودم و آن را به این ظرفیت نمی شناختم

چقدر عزیز است نماز در پیش چشم من!

خدایا از مصلین قرارم بده همانها که نماز فصل جدا کننده شان از طبیعت گرایی  به فطرت گرایی است.


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۲:۵۰
کاظم رجبعلی