.

بایگانی

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است


اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

برادرانم تو را علیه السلام نمی­ خوانند؛ می­ گویند علی«کرّم الله وجهه»و بر این منقبت حکایتی نقل می­کنند از دورانی که در بطن بنت اسد بودی؛ که از آن زمان هرگز به رسول خدا پشت نکردی و رویت لحظه­ ای از او برنگشت.

مولای روسپیدان عالم!خدا سلام بر وجه کریمت را کرامت داخل شدن به اسلام و دخول ایمان در قلب­ها تعریف کرد؛ و از این روست که هر کس روی ترش کند و چهره درهم کشد، توبیخ می­شود که قلبش انقلابی نیست.

سلام به تو، داخل شدن در اسلام است؛ داخل شدن درانقلاب قلب­هایی که هر ضربان و کوبش خالصشان، لاجرم جان را به مقصد چهره­­ می –رسانند که روی انقلابیون تو، همواره گلگون و گشوده است.

سلام بر تو و بر انقلاب قلبت، که همه چهره­­ ات را گرفت؛ و چون محاسن سفیدت به خونِ سر خضاب گردید، انقلابت به ثمر نشست؛ فزت و رب الکعبه.

این صدای انقلاب خون است؛ امام سینه­ ها، به بهشتِ زهرا رسید؛ یعنی که چهره علی غرق در خون شد، و این سیل خون، جماعت مؤمنینی هستند، که به کمترین اشاره امیرشان، تا میدان چهره­ اش دویده­ اند.

انقلابی ترین کلام، سلام بر تو است؛ شنیدنی که نه دیدنی است که نه، دویدنی است! که در اختلاط و وحدت میان قدم با سمع و بصر، دویدن، کار هر دو را می­ کند. تقلّا می­ کند، عصا به دست، نیاز به دیدن و شنیدن را می­رود؛ طی می­کند؛ هر عصایی که می­ زند، تپیدن و حیات است.سلام است؛ لحظه­ ای که عصا نزند، نیست؛ عصا می­ زند و بازهم عصا می­زند، تا....تا خضاب چهره­، به خون سرخ؛ میدان شهدا.

و این بار شیعه انقلابی توست که همچون خون رنگینت منظر را پر می­ کند و عطش شنیدن یک فزت و رب الکعبه از زبان روزه­ دارت، میل­ش را به سادگی و تواضع، به تعادل و ایمان، به فراوانی و اختیار، به نشاط و بهجت، منقلب می­ کند.

سلام به تو طعام شیعه است؛ طعمی دارد شبیه نان جو و نمک؛ که این لقمه­ های سفره ساده انقلابِ علی است؛ که به عدالت دولت تعیین می­ کند و توی دهان این دولت می­ زند؛ بر دیوار کعبه تکیه می­ کند؛ آه؛ فزت و رب الکعبه.

اکنون نمایش قلبها بر صفحات چهره­­ ها تماشایی است. و تشیعِ سلام بر وجه کریمت را پاسخی است که صدایش از سیمایِ«وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ*ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ» شنیده می­ شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۶ ، ۰۲:۰۴
کاظم رجبعلی