متنی برای یک ورزش سنگین
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
به بهانه سوره مبارکه عادیات، مرداد90
باید که شهادت می داد، به بوسه های قسم، قداست مرکبی را، که شماره های نفَسش، در پیشی گرفتن هر نفس از نفس گم می شد.
باید که شهادت می داد، به نوازش قسم، قداست ساقهای مرکبی را، که سبقت روشن و خاموشِ برقِ ناشی از لطمات پوییدنش، شعله می شد.
باید که شهادت می داد، به بیدارباشِ قسم، قداست چشمانی را که سبقت بازشدن و بسته شدن پلکهایش از یکدیگر، صبح را به غنیمت گرفت.
باید که شهادت می داد، به طوفان قسم، قداست خاکی را، که رقص قیامش به نشستن امان نداد.
و در سبقت خبیرانه قسم از قسم، باید که شهادت میداد، به قداست بایدی که هر حصری را، می بایست بشکند. تا در هر وسطی، توحید باشد و هیچ حلقه شکسته ای، مجال تعدّی پیدا نکند.
باید که شهادت میداد به شهادت ممتدّ قسم، تا حبّ خیر، سبقت بگیرد از کندی و ناسپاسی، و کندی در شمارش نفسهای بی شمار، کند شود و رؤیت جدّی ترین جرقه های برخورد، خیره اش کند و حماسه صبح و غبار عزّت، زمینه شکستن حصارش باشند.
باید که شهادت می داد تا چشم در چشم شوند اقرار
تناقضگونه کندی و حب خیر، با علمی که دانستنش، شهادت است.
چه وضعشه اینقدر سخت حرف زدن؟ خداوکیلی اگر چیزی فهمیدی به من هم بگو