.

بایگانی

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

سرکاررخانم شریعتمداری نوشتند. متنی که نمونه یک حی علی...است:



بسم الله الرحمن الرحیم

 

بعضی حرفها را زدن، بهتر از سکوت است!

دو سال از تشکیل مدرسه حمد می گذرد، هر کدام مان بدون مقایسه با دیگری، فکر کنیم چقدر می توانستیم در گسترش قرآن در جامعه مان کمک کنیم و آیا کرده ایم یا نه؟ و اگر نه، چرا؟

اصلا مسئله زندگی ما، خون دل خوردن برای رساندن قرآن به گوش دیگران بوده است؟! اگر بله، نشانه آن در زندگی ما چه شکلی بروز پیدا کرده است؟

در این جهاد قرآنی، از چه چیزمان در زندگی برای قرآن گذشته ایم؟

اصلا می توانیم این فرض را بپذیریم که باید از چیزی گذشت؟ یا در حالی که تمام زندگی همچنان بر وفق مراد پیش می رود، تصور میکنیم می توانیم جهاد هم بکنیم؟!

اگر تصدیق کردیم جاهایی کم گذاشته ایم، در تصورمان بیاوریم به خاطر نبودمان چه کارهای مهمی که روی زمین ماند و دیگری نبود انجام دهد...به خاطر نبودن مان کارهای دیگران که سعی می کردند، ناقص ماند...به خاطر نبودن مان، چه حس ناامیدی در جمع القا کردیم...

این فکرها را بکنیم بدون قصد خودزنی و غصه خوردن های حرام...بلکه به قصد رسیدن به جوابی که شب قدرمان را تقدیر کند.

 

جواب این سوالات را به خودمان باید بدهیم، در محضر خدا...

فقط هرکس به جوابی رسید، اگر وجدان و تصدیق کرد می توانست بیشتر همکاری جمعی کند، کارش و جایش را پیدا کند یا از خدا بخواهد به او بنمایاند، و بعد اعلام کند این بار دیگر "هست"! از کسی نپرسد من کجا باشم؟! خودش بگوید کجا "باید" باشد!

جدی و محکم...یک بار، یک سال، یک شب قدر، پای حرفمان و آرزوهایمان بایستیم!

 

این سرّ را بدانیم:

بعضی مشکلات زندگی ما هیچ وقت حل نمی شوند، تا وقتی که خودمان را وقف قرآن نکنیم! اگر میخواهید از گرفتاری هایتان رها شوید، گرفتار و نیازمند به قرآن و جمعی قرآنی باشید!

منتظر نباشیم مشکلاتمان حل شود و بعد در خدمت قرآن باشیم! شاید آن روز تا مرگ هیچ گاه نیاید...

و مرگ چقدر نزدیک است....

اگر این سوالها را از خودمان الان نپرسیم، روزی دیگرانی از ما خواهند پرسید...وقتی دیگر جای عمل و بازگشت به دنیا نیست.


والسلام

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۳۴
کاظم رجبعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعله و بنیها

به لطف خدا و همت دوستان بزرگوار از مدرسه حمد دومین کارگاه ایده پردازی با قدرتی به مراتب بیشتر از دوره قبل به نظرم با استرس کمتر و راحت تر برگزارشد. تکرار یک برنامه موفق از اجرای یک برنامه موفق سخت تر است اما این کار سخت تر را دوستان به خوبی به ثمر رساندند.

امیدم به جنسی از این کار با اشل صدبرابری بیشتر شد!

خوبی دوستان این بود که به رغم برخی اختلاف سلیقه ها در متن برنامه کمترین واکنشی نشان ندادند و بزرگوارانه آن را موکول به جلسه نقد کردند.

خیلی مهم است که آدم نقدی داشته باشد و حتی یک کلمه تأکید می کنم یک کلمه هم نگوید و انتقاداتش ذره ای در حالات چهره اش مشخص نباشد.

آدم از این سعه صدر دلگرم می شود و دیگر نمی ترسد از اینکه به پروژه ها ی بزرگ فکر کند.

چقدر کسانی که سعه صدر دارند دلگرم کننده و قابل اعتماد هستند کمشان هم زیاد است با 5-6نفرشان هم می توان کارهای بزرگی کرد

آدم از این سعه صدر دلگرم می شود و دیگر نمی ترسد از اینکه بلوغ افراد تا جایی است که با نبود کمترینی مثل من هم کار قابل اجراست.

دیروز خیلی خوشحال بودم و امیدوار

ان شاالله همه مأجور باشند و مشمول استغفار پیامبر گرامی اسلام(ص) بشوند.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۱۶
کاظم رجبعلی