.

بایگانی

به این دو سؤال پاسخ دهید

سه شنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۳۹ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

چه کسی این متن را از اول تا آخر آن دنبال خواهد کرد؟

با فرض دنبال کردن متن، چه نکته ای به ذهنش متبادر می شود؟

مفهوم و احکام طهارت

 طهارت به معنای پاک بودن است و این پاک بودن گاهی به معنای مطلق پاک بودن و گاهی به معنای پاک بودن از پلیدی­هاست. اعمالی مانند وضو، تیمم و غسل، نمادهایی شاخص و اعمالی برای مطلق پاک بودن هستند. و پرهیز و تطهیر از پلیدی­ها و نجاسات، نماد پاک بودن به معنای پاک بودن از  پلیدی­ها هستند. پلیدی شکل­های مختلفی دارد: آلودگیهای قلبی که از آن در عرف قرآن و روایات به «رجس» تعبیر میشود. آلودگیهای ظاهری که از آن به «نجاست» تعبیر میشود. پرهیز از آلودگیهای ساختاری که از آن به «خباثتها» تعبیر میشود. پرهیز از بیماران آلودهکننده که ذیل تعبیر «شیطان رجیم» تعریف میشوند.

 خدا می­خواهد پلیدی­ها از زندگی ما دور شوند. به همین خاطر برخی از چیزهایی را که باید در زندگی از آنها پرهیز کنیم، را نجس نامیده است و دوری ما از آنها را به خصوص در نماز، واجب دانسته است. به طور مشخص برخی پدیدهها به عنوان عین نجاست معرفی شدهاند، مواردی که شامل سگ و خوک، خون و مردار جانوری که خونش حالت جهنده دارد، مردار انسان، مسکرات و مستکنندهها، بول و غائط و منی انسان و حیوان حرام گوشت، و نهایتاً کافر حربی میشوند. عین نجاست قابل پاک شدن نیست، مگر اینکه استحاله شده و ماهیتش عوض شود. عین نجاست میتواند نجاست را منتقل کند و این انتقال با رطوبتی که به آن اطلاقِ تری شود، قابل انتقال است، و در این صورت است که یک شئ در حالی که خود عین نجاست نیست، میتواند عامل انتقال نجاست باشد. مطهرات و پاککنندههای نجاست نیز که شامل آب مطلق، خاک و تابش مستقیم خورشید میشوند، گویای ظرایف بسیاری در این خصوص هستند.

 یک نکته مهم این است که نباید بیهوده به هر چیز نسبت نجاست بدهیم و انتساب دادن نجاست به چیزی، حتماً باید بر پایه علم باشد. پس اگر چیزی را ندانیم نجس است­ یا پاک، پاک محسوب می­شود؛ اما اگر چیزی را که نجس بوده ندانیم پاک شده است یا نه، نجس است. با این بیان، ندانستن نیز مثل دانستن، نعمت بزرگی است. این ندانستن جهالت نیست؛ ندانستن در اینجا سبب پاکی است؛ همانطور که دانستن سبب تشخیص پاک از ناپاک است. اصل در پاک بودن، حکم خداست و در واقع حکم خداست که یک چیز را پاک می­کند و چیز دیگر را نجس معرفی می­نماید.

ده چیز، نجاست را پاک مى‏کند و آنها را مطهرات گویند:

آب، زمین(پاک شدن کف پا یا کفش به وسیله راه رفتن)، آفتاب، استحاله، انتقال(مانند پیوند اعضاء)، اسلام، تبعیت(چیز نجسى به واسطه پاک شدن چیز نجس دیگر پاک شود)، برطرف شدن عین نجاست(نجاست در اعضای داخلی مثل دهان یا در بدن حیوانات)، استبراءِ حیوان نجاست‏خوار، غائب شدن مسلمان (احتمال اینکه عادتاً یک مسلمان به تطهیر اهتمام دارد)

 گفتنی است روش تطهیر نجسات در موارد مختلف فوق، فرق می­کند.

 

 غیر از برطرف شدن و تطهیر از نجاست­ها، برای نماز لازم است انسان وضو داشته باشد و در صورت واجب شدن، غسل کند. در شرایط خاصی هم به جای وضو یا غسل می­توان تیمم کرد. این اعمال یعنی داشتن غسل، وضو و تیمم نیز اصطلاحاً طهارت محسوب می­شوند.

 گاهی اوقات باید برای نماز ( و هر کار دیگری که نیاز به طهارت دارد) غسل کرد. غسلهای واجب عبارتند از: غسل جنابت، غسل مس میت و غسل میت که مشترک بین زن و مرد است و غسل­هایی که مختص بانوان است. همچنین غسلى که به واسطه نذر و قسم و مانند اینها واجب مى‏شود.

برای انجام غسل باید به نیت غسل، اول سر و گردن، بعد طرف راست بعد طرف چپ بدن را شست. همچنین می­توان به نیت غسل، همه بدن را زیر آب فرو برد و بعد از نیت غسل، بدن را حرکت داد(غسل ارتماسی).

در وضو واجب است صورت و دستها شسته شود و جلوى سر و روى پاها مسح گردد.

درازاى صورت را باید از بالاى پیشانى- جایى که موى سر بیرون مى‏آید- تا آخر چانه شست، و پهناى آن به مقدارى که بین انگشت وسط و شست قرار مى‏گیرد باید شسته شود، و اگر مختصرى از این مقدار شسته نشود، وضو باطل است. و انسان براى آن که یقین کند این مقدار کاملًا شسته شده، باید کمى اطراف آن را هم بشوید. باید صورت را از بالا به پایین شست و اگر از پایین به بالا شسته شود، وضو باطل است؛ همچنین دستها را باید از آرنج به طرف سرانگشتان شُست.

 بعد از شستن صورت باید دست راست و بعد از آن دست چپ را از آرنج تا سرانگشتها شستشو شود. انسان براى آن که یقین کند آرنج را کاملًا شسته، باید مقدارى بالاتر از آرنج را هم بشوید. در وضو، شستن صورت و دستها، مرتبه اول واجب و مرتبه دوم جایز و مرتبه سوم و بیشتر از آن حرام مى‏باشد.

 بعد از شستن هر دو دست باید جلوى سر را با ترىِ آب وضو، که در دست مانده است، مسح کرد و لازم نیست با دست راست باشد یا از بالا به پایین مسح نماید.یک قسمت از چهار قسمت سر که مقابل پیشانى است جاى مسح مى‏باشد، و هر جاى این قسمت را به هر اندازه مسح کند کافى است. لازم نیست مسح سر بر پوست آن باشد بلکه بر موى جلوى سر هم صحیح است. مگر موی سر انسان به قدری بلند باشد که هنگام شانه زدن به صورتش بریزد که در آنصورت باید بیخ موها را مسح کند، یا فرق سر را باز کرده پوست سر را مسح نماید.

 بعد از مسح سر باید با ترى آب وضو که در دست مانده روى پاها را از سر یکى از انگشتها تا برآمدگى روى پا مسح کند. پهناى مسح پا به هر اندازه باشد کافى است، ولى بهتر است که با تمام کف دست، روى پا را مسح کند.در مسح سر و روى پا باید دست را روى آنها بکشد، و اگر دست را نگهدارد و سر یا پا را به آن بکشد وضو باطل است، ولى اگر موقعى که دست را مى‏کشد سر یا پا مختصرى حرکت کند اشکال ندارد.جاى مسح باید خشک باشد. و اگر به قدرى تر باشد که رطوبت کف دست به آن اثر نکند مسح باطل است. ولى اگر ترى آن بقدرى کم باشد که رطوبتى که بعد از مسح در آن دیده مى‏شود بگویند فقط از ترى کف دست است اشکال ندارد.اگر براى مسح، رطوبتى در کف دست نمانده باشد نمى‏تواند دست را با آب خارج، تر کند، بلکه باید از اعضاى دیگر وضو رطوبت بگیرد و با آن مسح نماید.

انسان می­تواند صورت و دستها را به قصد وضو، با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد، یا آنها را در آب فرو برده و به قصد وضو بیرون آورد. به این وضو، وضوی ارتماسی گفته می­شود.

در وضوى ارتماسى هم باید صورت و دستها از بالا به پایین شسته شود؛ پس اگر وقتى که صورت و دستها را در آب فرو مى‏برد قصد وضو کند باید صورت را از طرف پیشانى و دستها را از طرف آرنج در آب فرو برد و اگر موقع بیرون آوردن از آب قصد وضو کند، باید صورت را از طرف پیشانى و دستها را از طرف آرنج بیرون آورد.

انسان اگر وضوى بعضى از اعضاء را ارتماسى و بعضى را غیر ارتماسى انجام دهد اشکالى ندارد.

وضو داشتن شرایطی دارد که، که با رعایت آنها وضو صحیح است و با از بین رفتن هر یک از انها وضو باطل است. اولاً آب وضو باید پاک بوده یعنی نجس نباشد.ثانیاً آب وضو باید مضاف نباشد یعنی بتوان به آن گفت که فقط آب است و با چیزی آنچنان ممزوج یا گرفته شده از چیزی نباشد که نتوان به آن آب گفت.ثالثاً آب وضو و ظرفش غصبی نباشد و اجازه استفاده از آنها را داشته باشیم. رابعاً ظرف آب از جنس طلا یا نقر نباشد. خامساً اعضای وضو پاک باشند.خامساً در اعضاى وضو مانعى از رسیدن آب نباشد.سادساً ترتیب و موالات داشته باشد، یعنی کارهاى وضو را به ترتیب  و پشت سر هم انجام دهد و بین آنها فاصله نیافتد. سابعاً انجام وضو بدون کمک دیگران و توسط خودمان باشد. ثامناً استعمال آب برای وضو گیرنده ضرر نداشته باشد. تاسعاً وضو گرفتن به قصد نزدیک شدن به خدا باشد.

 گاهی به دلیل شرایط اضطراری می توان به جای غسل یا وضو، تیمم کرد. کیفیت انجام تیمم، به ترتیب زیر است: اول: نیت. دوم: زدن کف دو دست‏ با هم بر چیزى که تیمم به آن صحیح است. سوم: کشیدن کف هر دو دست به تمام پیشانى و دو طرف آن، از جایى که موى سر مى‏روید، تا ابروها و بالاى بینى و نیز باید دستها روى ابروها هم کشیده شود. چهارم: کشیدن کف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن کشیدن کف دست راست به تمام پشت دست چپ. تیمم به خاک و ریگ و کلوخ و سنگ اگر پاک باشند صحیح است، و به گِل پخته مثل آجر و کوزه نیز صحیح است. همچنین تیمم بر سنگ گچ و سنگ آهک و سنگ مرمر سیاه و سایر اقسام سنگها صحیح است ولى تیمم به جواهر مثل سنگ عقیق و فیروزه باطل مى‏باشد. اعضای تیمم یعنی پیشانی و دستها پاک باشد.

 هریک از وضو و تیمم با خوابیدن، بروز خبَث(خارج شدن مدفوع یا ادرار یا منی)و حدَث(خارج شدن باد شکم) باطل می­شوند و برای طهارت دوباره باید اقدام نمود. البته امکان استفاده از طهارت غسل برای نماز نیز تا وقتی است که موارد یاد شده از انسا سرنزند.

مشق طهارت برای نمازی بهتر

  اینکه طهارت مرحله و مقدمه­ای برای عبادات محسوب می­شود، نباید باعث این برداشت غلط شود که طهارت مانع و فاصله­ای برای ارتباط با خداست. چون اصل در طهارت، داشتن طهارت باطنی است و انسان باید در هر حالی خود را آماده ارتباط با خدا بداند و مطابق احکام الهی، نداشتن طهارت ظاهری نباید مانع میان او و مناجات با خدا باشد. پس خدا را باید در هر حالی صدا زد و به او پناه برد اما از آنجا که خداوند پاک بودن ما را دوست می­دارد، خوب است که همواره دارای طهارت و حتی آماده همیشگی اقامه نماز باشیم. باید سعی کنیم دائماً بهره­مند از وضو و نزدیک یا مشغول به عباداتی باشیم که احتیاج به وضو دارند. تأکید روی وضو از این جهت است که منطق همه طهارت­ها را در اعمال . قصد وضو و نیز عبارات مربوط به اعمال وضو می­توان یافت. بر این اساس برای هر طهارتی می­توان مفاهیم مربوط به وضو را در برنامه زندگی مورد ملاحظه قرار داد.

 مستحب است هنگام وضو وقتی به آب نگاه می­کنیم خدا را ستایش کنیم و شاکر او باشیم به اینکه آب را پاک و مایه پاکی قرار داده است و آن را در حالی که همواره به آن احتیاج داریم، نجس قرار نداده است. به واسطه خاصیت طهور بودن آب است که بینی و دهان تطهیر می­شوند(به عنوان اعمال مستحب) و صورت و دست­ها و سر و پاها شستشو یا مسح می­شوند.

 وقتی با آب، دهان خود را می­شوییم و به اصطلاح مضمضه می­کنیم، از خداوند می­خواهیم که زبانمان را به داشتن حجت گویا کند، در روزی که باید برای همه اعمالمان دلیل موجه داشته باشیم.

 وقتی با کمی آب استنشاق می­کنیم و بینی­مان را تطهیر می­کنیم از خداوند می­خواهیم که مشام ما را به عطر بهشت آشنا کند و ما از این موهبت محروم نشویم.

  وقتی با آب صورت خود را از بالای پیشانی تا پاییین چانه حداقل به عرض انگشت شصت تا بلندترین انگشتمان(انگشت میانی) و حداکثر همه صورت را می­شوییم، از خدا بخواهیم که روسفیدمان کند در روزی که خیلی­ها رو سیاه و گناهکار هستند و ما را روسیاهمان نکند در روزی که بندگان خوب خدا روسفید هستند.

 وقتی آب را از بالای آرنج تا نوک انگشتان دست راست میریزیم تا همه این اندازه از دستمان شسته شود، زیر لب به خداوند می­گوییم که ای خدا نامه اعمال من را به نشانه سعادتمند بودنم به دست راستم بده و مبادا که نامه اعمالم را به نشانه سعادتمند نبودن به دست چپم بدهی.

 وقتی آب را از بالای آرنج تا نوک انگشتان دست چپ میریزیم تا همه این اندازه از دستمان شسته شود، زیر لب به خداوند می­گوییم خدایا نامه اعمالم را به دست چپم نده و این دست را آویخته به گردن به علامت گناهکاران قرار نده و ای خدا به تو پناه می برم از پاره­های آتش جهنم.

 وقتی با همان تریِ دست، به کمک یکی یا سایرِ انگشتانِ دستِ راست سر خود را مسح میکنیم، یعنی کمی دست را به سمت جلو یا عقب حرکت می­دهیم، به خداوند می­گوییم که ای خدا من را با عفو ورحمت خود بپوشان؛ یعنی با گذشت و مهربانی خود، من را محفوظ و گرامی بدار.

 و وقتی با همان تری دست به ترتیب پای راست و چپ را از نوک انگشتان تا مفصل مچ پا مسح میکنیم، از خداوند می­خواهیم که در روزی که پاها برای عبور از صراط می­لغزند پاهای من را ثابت و محکم و موفق در عبور از صراط قرار بده، یعنی مسیر و جهت زندگیم مورد رضایت تو باشد.  

 وضو با وصف و کیفیت یاد شده، بسیار با شکوه و پرمعناست. این دعا به ما می­فهماند که در حقیقت معنی عمیق این عبارات و حقیقت آنهاست که منجر به طهارت ما می­شود و کیفیت شستشو و مسح سر و پاها در واقع انعکاس و نماد همین حقایق است. با این بیان می­توان با دقت و توجه ویژه به وضو، نماز خواند و مشق نماز را با وضوی زیبای آن، به انجام رساند. کیفیت بالای وضو می­تواند منجر به کیفیت بالای نماز بشود. نماز خود ستون دین است اما می­توان از وضو و طهارتِ با توجه، ستونی برای خیمه نماز ساخت. وضو پایه و ستونی برای نماز است چون دو مفهوم ترتیب و موالات را به ظهور می­رساند. نیت و پیوستگی انجام شستشو و مسح و نیز ترتیب انجام شستشو و مسح، چگونگی شکل­گیری و تبدیل یک عمل ساده از شستشوی مطلق(غَسل) به یک شستشو با تعریف خاص از عبادت (غُسل)را شرح می­دهد.

 

جریان طهارت در زندگی

 احکام کلّی نجاست در حکم شاخصی برای تعریف شک و یقین و مهارت مرتبط با آن است و انسان به مدد تربیت صحیح حاصل از آن، تعادلی عقلی و علمی پیدا میکند که او را از سقوط در ورطه وسواس یا لاابالیگری حفظ مینماید.

  بر اساس نکات یاد شده، وجود احکام نجاست خطوطی از اجتناب را در زندگی انسان تعریف میکند، اجتنابی که گاهی ابعاد سیاسی پیدا میکند، مثلاً در مورد کافر حربی که چنین احکامی در خصوص او منجر میشود که نتواند استعمار و استکبار خود را بر مسلمین تحمیل کند، و فاصله افراد جامعه اسلامی را با او به حداکثر رسانده و زمینه انفعال و تأثیرپذیری را بر میچیند.[1] گاهی این اجتناب به فرهنگ اجتماعی مربوط میشود و حریم زندگی یا سفره را از برخی عوامل نظیر حیوانات یاد شده به دلیل حکمتهای مربوط به قلمرو طب، یا فرهنگ و تربیت، منزّه و دور نگه میدارد. عمده تأثیر اجتنابهای مربوط به نجاست را میتوان در قلمرو سلامتی و بهداشت جسم و روان شاهد بود، و البته در این میان، حکم نجاستِ مسکرات، ابعاد اجتماعی قوی پیدا میکند.

طهارتِ مصطلح، که توأمان پرهیز از نجاست و نیز امتداد وضو یا غسل و تیمم را با خود دارد، داشتن یک مقدمه لازم برای نماز است. مقدمه­ای که با حفظ آن، می­توان نماز را ادامه داد و از بین رفتن آن، نماز را باطل می­کند. حالا تصور کنیم همه اعمالی که در روز انجام می­دهیم، عبادت باشند، پشت سر هر کدامشان باید رغبتی باشد که کار وضو را بکند. اقسام بی­رغبتی­های ما در کارهای خیر شبیه اقسام دچار شدن­هایمان به انواع پلیدی است.

 بعضی از پلیدی­ها از جنس خباثت و شبیه تهوع و به هم خوردن حال هستند. باید دید چه عاملی باعث شده است که ما نسبت به کار خیری که واضح است درست و خوب است، بی رغبت شده­ایم. اولین احتمال خودِ دل­آشوبی است، که باید برطرف شود. احتمال دیگر، جنسی از کارهای متحیرکننده است که نفعی به حال ما ندارند.

 دچار شدن به بعضی از پلیدی­ها شبیه حالتِ احتیاج به قضای حاجت است؛ باید دید چه عاملی باعث شده است که ما نسبت به یک کاری که مسلماً خوب است، بی­حوصله­ایم و برای تمام شدنش عجله داریم و اصلاً زیبایی هایش را در یک تمرکز و آرامش درک نمی­کنیم. اولین احتمال خودِ نیاز به قضای حاجت است، که باید برآورده شود. احتمال دیگر نداشتن برنامه صحیح در زندگی و تأخیر  تعجیل­های نابجاست.   

 دچار شدن به بعضی پلیدی­ها شبیه حالت احتیاج به استحمام است. حالتی که چرب و کثیف هستیم، باید دید چه عاملی باعث شده است که نسبت به یک کار خوب، اینگونه بی­رغبت هستیم. اولین احتمال خودِ کثیف بودن و نیاز به استحمام است که باید برطرف شود. احتمال دیگر نداشتن برنامه مشخص برای محاسبه و ارزیابی کارهاست. امری که می­تواند در پایان هر دوره کاری، انسان را همچون نوزادی که تازه متولد شده است وارد زندگی نماید.

 دچار شدن به بعضی پلیدی­ها از جنس کسالت و ضعف است و علت به وجود آمدن آن، چیزهایی شبیه خواب­آلودگی یا ضعف مبرمِ ناشی از گرسنگی است. باید دید بر طرف نشدن چه نیازی باعث شده است که نسبت به یک کار خوب، بدین شکل بی رغبت باشیم. اولین احتمال خودِ نیاز به غذا یا خواب و استراحت است که باید به اندازه نیاز برآورده شود. احتمال دیگر اشتغال به لهو ولعب و نپرداختن به امور و علوم ضروری و لازم در زندگی است.

 در بستر عمومی جامعه، رسانه­ها برای برانگیختن انسان­ها به خوبی­ها، ناگزیر از اجرای عملیات­های طهارتی به صورت پیوسته و قابل تجدید در فواصل مختلف روز و شب هستند و باید تطهیر رسانه­ای را پس­زمینه همه شئون جامعه قرار بدهند. با این وصف، مؤلفه­های هم­بسته با طهارت در عملیات­های فرهنگی، که برخی از آنها در سطور بالا معرفی شدند، به اضافه مواردی که از مفاهیم بلند دعای وضو قابل استنباط است، لیستی از مواردی را به ما معرفی می­نمایند که توجه داشتن به آنها لاجرم منجر به طهارت جامعه خواهد بود.



[1]. سوره مبارکه توبه، آیه28: یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا المُشرِکُونَ نَجَسٌ فَلا یقرَبُوا المَسجِدَ الحَرامَ بَعدَ عامِهِم هذا وَ إِن خِفتُم عَیلَةً فَسَوفَ یغنیکُمُ الله مِن فَضلِهِ إِن شاءَ إِنَّ الله عَلیمٌ حَکیمٌ.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۲۰
کاظم رجبعلی

نظرات  (۵)

۲۰ مهر ۹۵ ، ۲۲:۵۷ ف. شریعتمداری
بسم الله الرحمن الرحیم

بستگی دارد عنوانی که سر متن میخورد و زیرعنوانهای داخل متن چه باشد تا چه کسی نیازش برانگیخته شود و تا پایان بخواند.
اگر یکی از خودهامان باشد، نظام سازی طیب با مقدمات نماز را میفهمد...
اگر یکی غیر خودهامان باشد بعید است منظور پاراگراف آخر که غرض متن است را بفهمد.


پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
متن مربوط است به بخشی از همان کتابی که در مورد نماز است(فصل اول اجزای نماز)
عناوین بعدی نیت،تکبیره الاحرام، قیام و قرائت، قنوت، رکوع، سجود، تشهد، سلام است
فصل بعدی نیز با عنوان اقسام نماز شامل: نماز صبح، نماز ظهر، نماز عصر، نمازمغرب، نماز عشا،نماز معصومین، نماز آیات، نماز میت و نهایتا نماز استسقاء می شود
فصل آخر نیز با عنوان مراسم نماز شامل: اذان و اقامه، تعقیبات، نماز جماعت، نماز جمعه و نماز عید می شود
۲۱ مهر ۹۵ ، ۱۰:۰۱ ل. خانزاده
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام. خدا قوت.
متن، قلم خوب و روانی دارد. مطالب خیلی خوب کنار هم چیده شده اند و سهل و آسان، نکات خوب زیادی درباره طهارت به عنوان مقدمه ای جهت ورود به نماز در اختیار خواننده می گذارند؛ از این رو حتما مخاطبی که قصد آشنایی با نماز و نماز خواندن دارد این متن را با حوصله می خواند و از خواندن آن هم خسته یا دچار ابهام نشده و حتی لذت هم میبرد.
برای بنده که همین نکاتی که عرض شد، در ذهنم متبادر میشود یعنی جایگاه طهارت در زندگی فرد با تکیه بر این موضوع به عنوان یکی از مقدمات نماز. برای دیگران را نمیدانم.

به نظرم اگر همه مطالب کتاب همین گونه روان نوشته شده باشند برای تازه مسلمانها بسیار کتاب جالب و خوبی خواهد بود.
در پناه حق موید باشید ان شاءالله.
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
ممنون از نظر موافقتان(:
یک نکته را در مورد مخاطب عرض کنم:
تیتر اول جهتش دعوت و آموزش است
تیتردوم جهتش ایجاد انگیزه و القاء تازگی است
تیترسوم جهتش شرح مؤلفه های همبسته برای عملیات های فرهنگی است. یعنی چه چیزهایی آن دیگری و آن مابه ازای طهارت و غیر آن است...
با این وصف به این سؤال پاسخ دهید که خود این کتاب مناسب تازه مسلمان هاست؟یا محتوای تبلیغی آن که در دست مبلغ است؟
نظر خودم این است که این کتاب زاویه لازم را به مبلغ می دهد. البته باید نظر شما و سایر دوستان را بدانم
۲۱ مهر ۹۵ ، ۱۳:۲۷ ل. خانزاده
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر قرار است این مطالب، موضوع و متن سخنرانی برای مبلغ باشند، بله خوب هستند؛ اما اگر قرار است راهکارهایی برای جذب افراد و حتی جامعه ای به نماز یا ارتقای نماز آنها به مبلغ ارایه دهد، به نظر بنده مطالب در این حوزه خیلی واضح و گویا نیستند.
البته این نظر بنده است. باید دید نظر دیگر دوستان چیست.
بسم الله الرحمن الرحیم
تعبیرهای طهارت و نجاست موجود در متن روان و شیرین بودو بیان آنها در کنار و لابلای احکام٬ برای من که احکام را خوانده ام و می دانم خسته کننده نبود. اما وجود زیر تیترها در متن بشدت احساس می شدو قسمت جریان طهارت در زندگی برای مخاطبی که با بیان مدرسه قرآن آشنا نیست به نظر من سخت و مبهم است و بندهای اواع پلیدی ها می توانست با مثالهای ملموس تر و واقعی ترقابل فهم تر باشد.

پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
دو نکته:
امکان زیر تیتر نیست به دلیل ساختار کلی کتاب و اینکه فقط موضوع طهارت اینقدر طولانی است و واقعا هم این همه احکام را به جمعبندی رساندن و جانمایی کردن کار سختی بود
تیتر سوم اگر چه احتیاج به توضیح بیشتر دارد ولی مخاطبش اندکی خاص تر از تیترهای قبلی است
سلام
سوال اول:
با توجه ب تیتر. 1- کسی ک احکام را میداند اما میخواهد با خواندن یک متن صریح و بدون حاشیه نسبت ب دانسته هایش اطمینان پیدا کند.
2- نوجوانانی در سالهای اول تکلیف هستند.  معلم میتواند بصورت جزوه ب دانش آموز توضیح دهد خیلی راهگشاست.
3- منتقدین احکام


سوال دوم:
1- برای دسته اول : جواب میگیرند. شاید امیدوار باشند احکام جزیی تر را هم با این ادبیات پیدا کنند. 
2- دسته دوم: بر حسب ضرورت بسیار راهگشاست اما شاید احتیاج ب تصویرسازی داشته باشند. هرچند اگر از طریق معلم باشد ضروری نیست
3- نکته ای پیدا نمیکنند ک بتوانند از آن استفاده کنند.

یک نکته: قسمت آخر ک ب نوعی نتیجه متن محسوب میشود با عجله بیان شده کمی جای پردازش دارد. کمی با شیب ملایم و جرعه جرعه تر
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
خیلی متشکرم از نظر خوبتون. قصدم از سؤال شنیدم پاسخی با این رویکرد بود. اما ظاهرا آدم های محدودی از مطالب بازدید میکنند. به هر حال پاسخ همین تعداد از دوستان هم مغتنم بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی