.

بایگانی

اول گیج بود ثمّ(یک چرت) گم شد

سه شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۳ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیهاو بعلها و بنیها

مسجد خیف محلّی است در منی که معمولاً اهل سنّت در ایام حج می روند آنجا می‌خوابند. شیعیان هم می‌روند سر می‌زنند و می‌آیند بیرون. اما اهل سنّت معمولاً آنجا می‌خوابند.
یک نفر رفت مسجد خیف دید همه خوابیده‌اند. جمعیت زیاد بود او هم با اکثریت توافق کرد رفت بخوابد. دید اگر بخوابد گم می‌شود! مقداری هشیار شده بود. مثل همین دنیا که اگر انسان با افراد کوتاه بنشیند خوابش می‌گیرد. او هم دید اگر بخوابد خوابش می‌برد و گم می‌شود! با خود گفت چکار کنم! کدوی کوچکی در جیب داشت، آن را نخ کرد انداخت گردنش تا اگر خوابش برد وقتی بیدار می‌شود گم نشده باشد. رندی آمد دید یکی اینجا خوابیده و کدو به گردنش بسته است. درک کرد کدو را برای چه بسته است گفت چرا من این کار را نکنم! یواش کدو را باز کرد بست به گردن خودش و خوابید. نفر اول از خواب بیدار شد هرچه عقب کدو گشت دید نیست. گفت پس من کوشم!
یک وقت چشمش افتاد به آنکه کدو را به گردنش بسته و خوابیده بود. گفت: اگر این که کدو به گردنش بسته من هستم، پس من کیستم! اگر اینکه اینجا نشسته من هستم پس کدوی گردنم کو! معمولاً یک سر کلاف گم می‌شود ولی حالا دو سر کلاف گم شده بود. آن که خوابیده بود خودش بود یا آنکه نشسته بود؟ انسان هم وقتی به دنیا و طبیعت پاگذاشت این جور شد. اول گیج بود، عقب و جلو کرد هیاهو شد. یک چرت خوابید بعد که بیدار شد دید گم شده است.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۰۶
کاظم رجبعلی

نظرات  (۳)

۰۶ مهر ۹۵ ، ۱۲:۰۴ ف. شریعتمداری

منظور این است که آدمها در دنیا چیزی را به خود متعلق میکنند یا متعین به چیزی می شوند تا بین جمعیت گم نشوند؟

یعنی اینکه انسان خودش را به خودش نمی شناسد و به متعلقاتش می شناسد؟ اینگونه اول گیج است (چون نمی شناسد) و بعد گم می شود (چون متعلقاتی که برگزیده فانی اند).

 اگر منظور این باشد، خیلی تمثیل عمیقی بود.

پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا گوینده اش را رحمت کند که عمیق گفت
و خدا شما را رحمت کند که عمیق فهمیدید
۰۶ مهر ۹۵ ، ۲۰:۰۷ ف. شریعتمداری
اینطور داستانها و تمثیلها، هم حکمت اند، هم طنز و لطیف (تیکه کدو بر گردن انداختن!)

چقدر جای این ادبیات قدیمی و گرانبها خالی است...

کاش یک سری کتابچه اینطوری نوشته میشد!

آن پیشنهادتان درباره طنزهای برگرفته از اعمال و رفتار کفار در قرآن هم خیلی جالب است...مثلا یکی از لطیف ترین توصیفات قرآن عامله ناصبه است. که وقتی آیه را میخوانی گریه ات میگیرد و وقتی مصداقش را می بینی تعجب میکنی...
و تعجب، مقدمه و لازمه طنز است!


پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
متن مربوط به قسمتی از فرمایشات مرحوم دولابی است
خدا رحمتشان کند همیشه با نشاط و نکته سنج بودند. متن از کثرت نشاط و حکمت دارد منفجر می شود.
در مورد ادبیات طنز موافقم
شخصا نوشته نشدن کار در مورد طنز راحتم نمی گذارد؛ باری است که بالاخره باید برداشته شود و به مقصد برسد
خیلی خاص بود...
شوک داشت...
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
مثل همیشه حضورتان خوشحال کننده بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی