.

بایگانی

تدبر ادبی، مدلی برای نسبت تدبر و تخصص

سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۳۷ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

فعلا قاعده بر این است که مدارس روی تدبرها متمرکز باشند و اصلا اصرار بر داخل کردن محتوای هر رشته ای در میدان تدبر نیست. بنا بر این است که از جماعتی که رشته های درسی شان تناسب با موضوع هر مدرسه دارد، متدبرینی تربیت شوند که سیر آموزشی قرآن را طی می کنند. تکلیف تخصص چه می شود؟ پاسخ این است: خوب که تدبر یاد بگیرند و اراده ادامه تخصصشان را هم که داشته باشند، خودشان به نتیجه مطلوب خواهند رسید و حد واسط تدبر در قرآن تا تدبر در رشته مورد نظر را طی میکنند.واضح است که این توجیه حداقل موقتاً درست است!و در دراز مدت به ضد فلسفه تشکیل مدارس تخصصی تبدیل خواهد شد.

از شواهد عینی تدبرخوانده های ادامه تخصص داده که هرگز این دو ساحتشان(یعنی تدبر در قرآن و تدبر در تخصص) به هم نزدیک نشده که بگذریم، ورود نکردن به علمی که حد واسط این دو ساحت و تسهیل گر این دو باشد، هیچ توجیهی ندارد! البته ممکن است گفته شود تا این نسبت و این تلازم میان تدبر در قرآن و تدبر در رشته تخصصی الگویی را معرفی نکند، همچنان گنگ و سردرگم خواهیم ماند که در جواب دلالت می دهیم به تلاش صورت گرفته در تخصص روانشناسی و نیز الگویی که قبل از آن و از خلال تدبر ادبی قابل فهم است.

به این نکته توجه کنید که زبان عربی خود یک تخصص شناسنامه دار است که ظاهراً در عرف علمی از علم تدبر در قرآن هم متمایز است. هر آنچه در تدبر ادبی است موضوع  قواعد زبان عربی به عنوان یک تخصص نیز هست الّا اینکه در تدبرادبی ملاحظات زیر وجود دارد:

 

1. آنچه به عنوان تدبر در هستی به عنوان پایه تدبر ادبی می شناسیم مبتنی بر تحلی عالم هستی بر پایه رحمتی الهی است در جلوه مؤلفه های متکلم(که ذات باری است)، خطاب(غرض و محتوا و معنا)و مخاطب(انسان و یا سایرین)است. بر پایه این تحلیل همه عالم متنی است الهی و فهم درست و غلط اعمال فرد و جامعه یا بهره مندی او از نظام آفرینش و رحمت واسعه الهی وابسطه به شناخت این متن الهی و امکان متنی دیدن همه پدیده هاست. این رویکرد مبتنی بر قرآن و نیز روایات است(به کتاب های منظومه هستی به ویژه دو کتاب کلمه و کلام در هستی مراجعه شود)

 2. در تدبر ادبی از آن اقوال و نظرات علم ادبیات عرب استفاده شده است که متناسب با سیاق متن و عرف قرآن باشد. یعنی اگر در تدبر ادبی نظری مورد تأکید قرار میگیرد، معنایش انتخاب دامنه مشخصی از نظراتی است  که اتفاقاً آنها نیز در علم ادبیات عرب وجود داشته و جایگاه دارند و از جای دیگر نیامده است.

3. در تدبر ادبی از قواعدی استفاده شده است که در قرآن کاربرد دارند. این قواعد نیز از جای دیگری جز علم و دستور زبان عربی متداول، آورده نشده است. و همین علم مورد اعتنا بوده است.

4. در تدبر ادبی نوع دسته بندی موضوعات حتما در بسیاری از موارد با دسته بندی های متداول دستور زبان و ادبیات عربی متفاوت است.. موضوعات موجود همان هایی هستند که در زبان و ادبیات عرب موجودند با این تفاوت که همجواری آنها مبتنی بر منطقی است که مایه های آن از یک جهانبینی و تدبر در هستی وام گرفته شده است. اینکه چه موضوعی از مباحث عربی کنار چه چیز دیگر قرار بگیرد، نقطه تفاوت میان تدبر ابی و ادبیات عربی متداول است.

5. در تدبر ادبی ادغام چند شاخه مهم از زبان  عربی، از جمله علم نحو و معانی و  غیر آن در یک قاب صورت گرفته است و این هیئت واحد و به نحوی است که تناسب ویژه را با نوع نگاه مبتنی بر تدبر در هستی داشته باشد.

نتیجه:

  • نیازمند پژوهش های واسط میان تدبر و تخصص هستیم و کنارگذاشتن تاکتیکی آن به معنای پاک کردن صورت مسأله نیست.
  • آنچه در تدبر ادبی به وقوع پیوسته یک نمایشگاه کامل از آن اتفاقی است که میان تدبر و تخصص می افتد.
  • تدبر ادبی چون معرف نسبت متن با قرآن است، برای ترجمه قرآن به زبان هر تخصص و نیز ترجمه هر تخصص به زبان قرآن لازم است.

امیدوارم وقتتان تلف نشده باشد. از حرف های بالا که بگذریم روایتی از امیرمؤمنان(ع) از هر سخنی شیرین تر و قابل استفاده تر و قابل فهم تراست:

       مَغْرَسُ الْکَلَامِ الْقَلْبُ: قلب محل کاشت کلام است. 

       وَ مُسْتَوْدَعُهُ الْفِکْرُ: فکر امانت دار آن است. 

       وَ مُقَوِّیهِ‏ الْعَقْلُ‏: عقل آن را تقویت می‌کند.

       وَ مُبْدِیهِ اللِّسَانُ: زبان آن را آشکار می‌کند.

       وَ جِسْمُهُ الْحُرُوفُ: جسم آن را حروف تشکیل می‌دهد.

       وَ رُوحُهُ الْمَعْنَى: روحش معناست.

       وَ حِلْیَتُهُ الْإِعْرَابُ: زیورش اعراب است.

       وَ نِظَامُهُ الصَّوَابُ: صحت چینش مایه نظم و درستی آن است.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۰۴
کاظم رجبعلی

نظرات  (۳)

۰۴ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۵۰ ف. شریعتمداری
سلام
این متن ربطی به جلسه دیروز تدبر ادبی مدرسه علوم انسانی داشته؟

این توضیحات را نفهمیدم:
...که در جواب دلالت می دهیم به تلاش صورت گرفته در تخصص روانشناسی و نیز الگویی که قبل از آن و از خلال تدبر ادبی قابل فهم است.
آنچه در تدبر ادبی به وقوع پیوسته یک نمایشگاه کامل از آن اتفاقی است که میان تدبر و تخصص می افتد.

الگوی تدبر ادبی چه ربطی به تخصص روان شناسی دارد؟ یا هر تخصصی غیر از تخصصهای مرتبط با  ادبیات دارد؟

میخواهید بگویید تا تدبر ادبی نفهمیم، متن را نمی فهمیم، که بخواهیم تدبر عمومی مان را به تدبر تخصصی برسانیم؟
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
بیشتر از آنکه به جلسه یاد شده ربط داشته باشد به جلساتی که در مورد این کتاب و کتاب کلام داشتیم مرتبط است. در مورد ارتباط تدبر ادبی با تخصص، تأکید می شود که این ارتباط به دو دلیل است یکی ارتباط با کلام است که نسبت تدبر ادبی با آن اجرایی کردن علم کلام در هستی است دوم اینکه تدبر ادبی یک مدل است در ارتباط یک تخصص(زبان عربی) با تدبر در قرآن؛ کار مدل معلوم است که چیست. در مورد روانشناسی هم به جد معتقدم اگر ملاحظات ادبی استاد اخوت نبود کار به ثمر نمی نشست(در این مورد می توان روی مقالات دوستان بحث های جزئی تر هم کرد) البته به تدریج با تسلط دوستان علوم انسانی به تدبر ادبی متوجه تأثیر آن خواهیم شد.
سلام
یعنی می خواهید بگویید برای پیمودن مسیر میان تدبر با هر رشته تخصصی با مدلی شبیه آن چه میان ادبیات عرب و ادبیات قرآن رخ داده و حاصلش شده تدبر ادبی؛ امکان پذیر است؟  ادبیات عرب در بسیاری از جاها نزدیکی زیادی با قرآن دارد در حالی که بسیاری از رشته ها در بستری بسیار دورتر و حتی متضاد با قرآن شکل گرفته اند. در این حالت این شکل از مدل سازی جوابگو هست؟
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ خیلی ساده است. تدبر ادبی خصوصیت ممتازی دارد و آن اینکه علم به آن، علم به کلام است.کلام با تعریف رحمت به متکلم و مخاطب و خطاب همه چیز را به ساحت متن  می کشاند. در تولید هر علمی نقطه شروع و نیز میدان سیر و حرکت و حتی نقطه مقصد و منفعت نسبت مستقیم با متن دارد.
هر علمی و حقیقتی نزولش بند آماده شدن انسانی است که بستر مناسب شده برای دریافت آن

وگرنه که همواره و هر لحظه حقایق در حال بارشند
کس یا کسانی باید باشند که بگیرندش


در تایید و تکمیل فرمایش حضرتعالی: تدبر+ تخصص و البته طهارت و خلوص ؛ نتیجه اش می شود نزول ناگهانی یا تدریجی حلقه های حد واسطه تخصص و تدبر در رشته ای که به آن اشتغال داری

وای که چقدر چنین انسانی دیدنی است

بازیگر نیست کسی که خودش همان علم است همان تخصص است

به به
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم خوش آمدید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی