.

بایگانی

سوره ق از منظر برادرم هانی چیت چیان

جمعه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۲۸ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

هانی چیت چیان ولی من و برادر عزیز من است. افصح است برای استاد اخوت. لسان مدرسه قرآن و عترت علیهم السلام است. بانی بسیاری از شجره های طیبه همچون گردان ادبی است. یکی از آخرین یافته هایش در مورد شجره طیبه این است که اصلها ثابت، فرعها فی السماء به این معنا نیست که ریشه این درخت در زمین باشد اصلها ثابت است نه فی الارض! چیزی شبیه آنچه که روایات نیز موید آن است مثلاً خطبه شعبانیه که در مفاتیح هم مورد اشاره قرار گرفته است. با این دید تحلیلی از سوره مبارکه ق ارائه فرموده اند و این وبلاگ را مشرف به فرمایشاتشان نمودند. 
 

«این متن را همینطور که در وبلاگ گردان‌ها چرخ می‌زدم به ذهنم رسید، برداشتی آزاد است از سوره مبارکه ق، گفتم آن را کجا بنویسم، دیدم جایی بهتر از وبلاگ شما نیست که پدر جد همه وبلاگ‌ها و متن‌های ادبی و تحلیلی در شعاع قرآن به شمار می‌رود.

***

و چه زیباست بلندای سر به فلک کشیده نخل، آن زمان که خرماها را رو به پایین برای چیدن من و تو آویخته است، گویی اتصال ملک است با ملکوت که سخاوتمندانه با علو خود، رزق بهشتی را تا اهل این پایین نازل کرده است، شاید نخل مصداق خوبی باشد برای مجد، برای سائق، برای شهید
و شاید سرّی است که علی در آن سال‌ها که کسی سراغ خدا را از او نمی‌گیرد، فقط نخل می‌کارد.»

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۲۶
کاظم رجبعلی

نظرات  (۱۴)

فکر می کردم به اینکه چقدر امامم حالشان خوب تر از خوب می شود وقتی کسانی را در اطرافشان داشته باشند که سه سوت متن می نویسند و در عرض دو سوت ذائقه ادم را نسبت به زندگی عوض می کنند
یعنی من هم می توانم ایشان را خوش حال کنم!
۲۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۵۳ هانی چیت چیان

کاظم رجبعلی ولی من و برادر بزرگ من است، من جهاد کردن، خسته نشدن، تا آخر ایستادن، نترسیدن و شجاعت جنگیدن و برائت داشتن را در محضر او مشق کرده‌ام.

متن‌هایش همیشه برایم معیار متن نوشتن بوده است، نوشته‌ام را به محضرش ارائه نمودم تا به رسم استادی غلطهایش را بگیرد که باز هم برادرانه من را مرهون لطف خود قرار داد.

از صمیم قلب آرزو می‌کنم که میوه بی‌نظیری برای شجره طیّبه اهل بیت باشد که می‌دانم به رسم صیغه اخوت و وفاداری بی‌نظیرش، ما را هم بی‌نصیب نمی‌گذارد.

۲۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۱:۰۶ ابوالفضل رفیعها
بسم الله
سلام
خیلی خفن بود
بیشتر حرف نمی زنم
داستان اینه که وقتی دوتا بزرگتر حرف میزنن یه بچه نمی دوه تو بحث

۲۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۰۶ محمد رضا شایسته فرد
سلام
چی میگه!؟!؟؟
عباس یکم بهم توضیح بده چی شد....
سلام
منم پیرو دو تا نظر قبلی ام؛ واقعا زیبا بود...
خدا قوت...

سلام

واقعا جالب بود. اون جمله آخر که دیگه خیلی تاثیر گذار بود! خدا وبلاگتون رو حفظ کنه که محل نشر خیر است! :)

ناگفته پیداست که برای حفظ وبلاگ، نویسنده اش هم باید در پناه الهی باشد:)

با اجازه لینکتان کردم.

۳۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۰:۳۲ محمد جواد سالم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

بسیار عالی.....

یاحق
کاش ما سراغ خدا  را از آقایمان بگیریم تا او هم مجبور نشود نخل بکارد!
متحیر کننده بود من فقط میتونم بگم چیزی نفهمیدم
 مرا هم به برادری قبول کنید.
تبارک الله
سلام آقای رجبعلی
امیدوارم که در صحت و سلامت باشید

اومدم دوباره دعوتتون کنم به شنیدن پادکستی دیگه (http://atrereyhane.persianblog.ir/post/32/)
از فرمایشات تون در برنامه واژه ها :

وصفی شنیده نشده از سوره لقـمان

http://www.afsaran.ir/link/587146

مفتخر می فرمایید.

نمی دونم جناب چیت چیان هم همان آقای چیت چیان بزرگواری بودن که قبل شما، در برنامه واژه ها بودن یا نه، اما از فرمایشاتشون فیض می بردم و هم پادکست میساختم:

http://www.afsaran.ir/link/404864

http://www.afsaran.ir/link/400126

http://www.afsaran.ir/link/391710

http://www.afsaran.ir/link/370013

خدا حفظتان کند.
برادر موحدی شما از بچه های میقاتی؟؟؟؟!!!!!!!!!!آیا!؟؟؟؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی